سرمایه گذاران به دو دسته تقسیم می شوند: آنهایی که جهت کسب سود در کوتاه مدت سرمایه گذاری می کنند و آنهایی که در فکر کسب سود در بلندمدت هستند. هر استراتژی مزایا و معایب خود را دارد. با این حال، نتایج سرمایه گذاری متفاوت خواهد بود.
سرمایه گذاری کوتاه مدت چیست؟
سرمایه گذاری کوتاه مدت معمولا به سرمایه گذاری های زیر یکسال گفته می شود. برخی افراد سرمایه گذاری کوتاه مدت را دوره زمانی بسیار کمتری در نظر می گیرند. معامله گران روزانه تمایل به نگهداری یک سرمایه گذاری برای کمتر از یک روز دارند. یعنی در ابتدای صبح، یک موقعیت معاملاتی را باز می کنند و قبل از اتمام ساعات معاملاتی آن روز، معامله را می بندند. این یک استراتژی کاملا متفاوت از سرمایه گذاری کوتاه مدت می باشد. معاملات روزانه یک کار دشوار است و نیازمند مطالعه، صرف زمان و تمرین بسیار زیاد است.
در این پست، سرمایه گذاران کوتاه مدت فقط شامل سرمایه گذارانی نمی شوند که با دید کمتر از 12 ماه معامله می کنند، بلکه شامل سرمایه گذارانی می شود که معاملات خود را از چند هفته تا دو سال نگهداری می کنند. از سوی دیگر، سرمایه گذاران بلندمدت، سرمایه گذاری ها را 5 سال، 10 سال یا حتی 30 سال نگهداری می کنند.
خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا
هدف هر سرمایه گذار، افزایش مبلغ سرمایه گذاری شده است. این کار با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام می شود. سرمایه گذارانی که در دوره های زمانی کوتاهتری معامله می کنند تمایل دارند تا یک سهم را در زمانیکه قیمت ها پایین است یا در زمانیکه سهم، با ارزش به نظر می رسد اما قیمت آن کاهش یافته خریداری کنند. سپس آنها می توانند پس از چند روز، چند هفته یا چند ماه هر زمان که قیمت بازگشت و وارد سود شد سهم را بفروشند. در تئوری این همان کاری است که همه ما باید آن را انجام دهیم. اما در واقعیت دنیای سرمایه گذاری، همه چیز به این سادگی که بنظر می رسد نیست.
در استراتژی کوتاه مدت تنها راه حداکثر سازی سودتان، زمانبندی صحیح بازار است. این به معنی خرید یک سهم در پایین ترین قیمت و فروش آن در بالاترین قیمت قبل از اینکه سهام دوباره افت کند، می باشد. اگر سهم را خیلی زود بفروشید سود بالقوه را از دست می دهید. از سوی دیگر فروش دیر هنگام ممکن است موجب فاجعه شود. معامله گران حرفه ای به منظور زمانبندی بازار از ابزارهای پیشرفته تحلیل تکنیکال استفاده می کنند تا روند آینده قیمت را پیش بینی کنند. برای مثال اگر آنها یک سهم بخصوص را زیر نظر داشته باشند نمودار قیمتهای تاریخی را مشاهده می کنند و سعی می کنند تا روند قیمتها را بیابند. آنها ممکن است نرخی را بعنوان ارزش واقعی سهم در نظر بگیرند و قیمت فعلی را با آن مقایسه کنند. سپس ممکن است به قیمتهای تاریخی توجه کنند. برای مثال بررسی می کنند که اگر یک سهم به اندازه x درصد به ریز ارزش واقعی خود نزول کند به انداره y درصد به بالاتر از ارزش خود صعود خواهد کرد. آنها با این اطلاعات، یک برنامه معاملاتی طراحی می کنند. زمانیکه قیمت به اندازه مورد نظرشان افت می کند شروع به خرید می کنند و نقطه فروش آنها بالاترین حدی است که انتظار دارند سهم صعود کند.
مشکل، زمانی خواهد بود که سهام در روند مورد انتظار حرکت نکند که در اغلب اوقات نیز این چنین است. گاهی اوقات یک سهم به کف خود می رسد و معامله گر شروع به خریدن می کند اما سهام به روند نزولی خود ادامه می دهد. در این حالت، معامله گر در دو راهی قرار می گیرد که آیا سهمش را به حال خود رها کند تا قیمت باز گردد یا با زیان فراوان بفروشد. همانگونه که قبلا اشاره کردیم روی دیگر سکه نیز می تواند اتفاق بیفتد. معامله گر در قیمت مورد نظر خرید می کند و همانگونه که انتظار داشته در سقف نیز می فروشد.
موضوع دیگری که در معاملات کوتاه مدت وجود دارد تعداد معاملات است که بطور مداوم باز و بسته می شوند. حتی با کارمزدهای تخفیفی، این می توان برای معامله گران تا حدودی پر هزینه باشد و ممکن است بسیاری از معامله گران تلاش کنند تا پس از کسر کارمزد، تنها در نقطه سر به سر باشند.
مزایای سرمایه گذاری بلندمدت
بالعکس، سرمایه گذاران بلندمدت کارمزد معاملاتی کمتری را متحمل می شوند. زیرا معاملات برای مدت طولانی نگهداری می شوند. سرمایه گذاری بلندمدت برای معامله گران کوتاه مدت کسل کننده است و اگر بخواهیم صادق باشیم این برای اغلب معامله گران مخصوصا معامله گران بی تجربه صدق می کند. با این حال، اکثر سرمایه گذاران حرفه ای و با تجربه در یک استراتژی بلندمدت خرید می کنند. سرمایه گذار مشهور آمریکایی، وارن بافت، که جزو ثروتمندترین افراد در دنیاست می گوید بهترین مدت زمان نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است. همچنین می گوید، تنها، سهمی را خریداری کنید که اگر بازار برای 10 سال در رکود باشد از نگهداری آن کاملا رضایت داشته باشید. به بیان دیگر، وارن بافت به سرمایه گذاری بلندمدت اعتقاد دارد. او نوسانات بازار را بعنوان فرصت می بیند و بدین ترتیب، میلیاردها دلار از طریق خرید و نگهداری بلندمدت سهام شرکتهای قوی در زمانهایی که دیگران از بازار هراس داشتند، بدست آورده است. جهت آشنایی با نحوه سرمایه گذاری وارن بافت می توانید این پست را مطالعه کنید.
سرمایه گذاران بلندمدت بایستی در جستجوی شرکتهایی باشند که رشد پایداری را داشته اند. با وجود اینکه شرکتهای نو پا می توانند گزینه مناسبی از نظر رشد در بلندمدت باشند، اما شرکتهای با تجربه ای که سابقه رشد را برای خود ثبت کرده اند می تواند گزینه کم ریسک تری باشد. گزینه مناسب دیگر، سهامی است که در گذشته سود نقدی قابل توجهی پرداخت کرده است. خصوصا آن دسته از سهامی که بصورت منظم سود نقدی را افزایش می دهند. این نوع از شرکتها تعهد خود را برای پرداخت سود نقدی ثابت کرده اند و این رویه را مانند گذشته ادامه خواهند داد.
بسیاری از سرمایه گذاران از مزیت پایداری نسبی در سرمایه گذارای بلندمدت بهره می برند. سرمایه گذاران تازه وارد بایستی بجای توجه به نوسانات بازار، به چشم انداز بلندمدت بازار تمرکز کنند. این بدان معنی نیست که شما باید یک سهم را برای مدت 20 سال نگهداری کنید و توجهی نکنید که چه اتفاقی برای سهم می افتد. اگر اتفاق قابل توجهی برای شرکت یا کل بازار رخ دهد، شما نیز باید مطابق آن تعدیلاتی انجام دهید. با این حال، معاملات شما بایستی بر اساس استراتژی کلی شما باشد و نه بر اساس نوسانات روزانه قیمت.
نتیجه گیری
معاملات کوتاه مدت برای آندسته از افرادی که به روش آن مسلط می شوند می تواند بسیار سودآور باشد. بسیاری از افراد توانسته اند میلیونها دلار از معاملات بسیار کوتاه مدت سهام بدست آورند. کلید موفقیت معاملات کوتاه مدت، تحقیق بسیار، ایجاد یک برنامه معاملاتی مستحکم و سپس دنبال کردن آن است. برای سرمایه گذاران معمولی، زمان کافی برای تحقیق، ایجاد برنامه معاملاتی و پیاده سازی آن وجود ندارد. بنابراین تلاش برای پیشبینی حرکت آینده بازار ممکن است منجر به فاجعه مالی شود. اگر در نظر دارید استراتژی معاملات کوتاه مدت را در پیش بگیرید تنها بخش کوچکی از سبد سهام خود را با احتیاط کامل به این منظور اختصاص دهید. اما برای اکثر سرمایه گذاران، رویکرد بلندمدت، روش مناسبی خواهد بود.