برای معامله باینری آپشن، شما نیاز به تجربه زیادی ندارید. یک تصور غلط این است که می گویند معاملات باینری آپشن و فارکس می تواند تنها توسط افرادی انجام شود که در این زمینه به میزان مشخصی تجربه دارند. جهت معامله کردن، هیچ الزامی برای داشتن تجربه قبلی وجود ندارد و می توان در مدت زمان کوتاهی، مفهوم معاملات باینری آپشن را دریافت.
اولین کاری که باید انجام شود پیش بینی مسیر قیمت یک دارایی است. قیمت یا افزایش می یابد (Call) و یا کاهش (Put). معامله گران باینری آپشن موفق، معمولا موفقیت های بزرگ را با استفاده از روش و استراتژی های ساده بدست می آورند.
در این پست، شما استراتژی های معاملات باینری آپشن را فرا خواهید گرفت.
چگونه ریسک را به حداقل برسانیم
هدف ما ارائه استراتژی های موثر است تا بتوانید از این طریق کسب سود کنید. این استراتژی ها، تکنیک های ساده ای هستند که به شما کمک می کنند تا بتوانید سیگنال های خاصی را در بازار شناسایی کنید که در معاملات باینری آپشن، کار درست را انجام دهید. برای هر معامله گر، حداقل کردن ریسک بسیار مهم است و چندین اصل مهم برای رسیدن به این هدف وجود دارد. در معاملات باینری آپشن، ریسک های مختلفی وجود دارد. اما برای به حداقل رساندن این ریسک ها می توانید موارد زیر را در نظر بگیرید.
- هیچگاه همه سرمایه خود را در یک معامله قرار ندهید.
- قبل از معامله، نوسان قیمت دارایی مورد معامله را بررسی کنید.
- در هر معامله تنها 5 تا 10 درصد سرمایه خود را با استراتژی مورد نظر خود معامله کنید.
چرا شما باید در معاملات باینری آپشن یک استراتژی داشته باشید
برای معاملات باینری آپشن، شما احتیاجی به یک استراتژی ندارید. شما می توانید با تشخیص و غریزه خود در لحظه تصمیم گیری کنید. اما با این رویکرد، شما هیچ پولی بدست نمی آورید، بلکه پول های زیادی را نیز از دست خواهید داد. بنابراین، با وجود اینکه داشتن یک استراتژی برای معاملات باینری آپشن ضروری نیست اما برای داشتن معاملات موفق و سودآور، شما حتما باید دارای استراتژی باشید.
اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم شما باید سه نوع مختلف از استراتژی را داشته باشید. در زیر، هر کدام از این موارد را شرح می دهیم.
1- استراتژی های معاملاتی
دو دلیل اصلی برای داشتن و پایبند بودن شما به یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. اولین دلیل این است که استراتژی مانع از اتخاذ تصمیمات غیرمنطقی و احساسی می شود. بلکه تصمیمات بر اساس پارامترهای از پیش تعیین شده می باشند که با یک تفکر صحیح توسعه می یابند. دومین دلیل این است که شما می توانید با تکرار آن منتفع شوید. بدون داشتن این نوع استراتژی، شما نخواهید دانست که چه چیزی موجب موفقیت معامله شده است.
به عبارت دیگر، استراتژی معاملاتی به شما اطمینان می دهد که معاملات بر اساس یک تفکر منطقی و شفاف می باشد. همچنین معاملات بر اساس یک الگو می باشد که این الگو قابل تکرار، قابل تحلیل و قابل بهینه شدن است.
برای مثال شما می توانید استراتژی خود را پس از تعدادی معامله یا پس از یک دوره زمانی، آنالیز کنید. آیا این استراتژی برای شما پول ساز است؟ شاید این برای شما پول ساز باشد اما نه به اندازه ای که انتظار داشته اید. در این شرایط ممکن است شما بخواهید با استراتژی خود ادامه دهید تا ببینید آیا در بلندمدت سودده است یا خیر. یا ممکن است تصمیم بگیرید که جهت افزایش سودآوری، تغییرات ساختار یافته ای را با احتیاط انجام دهید. همه اینها ممکن است، تنها به شرط اینکه شما حداقل دارای یک استراتژی باشید.
یک عمل جایگزین، معامله شانسی می باشد که بهینه کردن آن غیرممکن است. فرض کنید بعد از یک سری معاملات یا پس از مدت زمان مشخصی، عملکرد خود را نظاره می کنید اما هیچ استراتژی وجود ندارد که بخواهید بر اساس آن قضاوت کنید. در این شرایط اگر زیان دیدید چه کاری انجام می دهید؟ تمام کاری که می توانید انجام دهید این است که امیدوار باشید تا در آینده تصمیمات بهتری بگیرید. با این حال شما چیزی ندارید که آن را تعدیل و بهینه کنید. بطور مشابه ممکن است شما سود کنید اما بازدهی به مقدار مورد دلخواه شما نباشد. در واقع در زمان کسب سود نیز شما در شرایط مشابهی قرار دارید و نمی دانید که آیا این عملکرد خوب دوباره تکرار می شود یا خیر. زیرا هر ترید، یک معامله ویژه است و جزئی از یک استراتژی کلی نیست.
این یک روش کاملا غیرعملی برای انجام معامله می باشد. به سناریویی که شما از استراتژی معاملاتی استفاده نکردید نگاه کنید. در این سناریو، شما در یک ما 50 درصد سود کرده اید و ماه بعد 50 درصد زیان دیده اید. چگونه خواهید دانست که چرا یک ماه سود کرده اید و ماه دیگر زیان دیده اید؟ چگونه می خواهید بدانید که چه چیزی باید تغییر کند؟
جواب مشخص است، شما نخواهید دانست. بهترین حالتی که می توانید انتظار داشته باشید نه سود و نه زیان می باشد. در دنیای واقعی، شما احتمالا ضرر کنید. زیرا باید سودهایتان بیش از ضررهایتان باشد. بدون یک استراتژی معاملاتی، این تقریبا غیرممکن است.
2- استراتژی های مدیریت سرمایه
بسیاری از مردم در توسعه یک استراتژی مانند تعیین نوع دارایی و سطح ریسکی که می خواهند پذیرش کنند اشتباه می کنند. تنها زمان کوتاهی به استراتژی مدیریت سرمایه اختصاص داده می شود. این یک اشتباه است زیرا یک مدیریت سرمایه به شما کمک خواهد کرد تا تراز حساب شما از زمان های دشوار عبور کند و سودها را به حداکثر برساند. برای درک بهتر موضوع، شخصی را فرض کنید که یک استراتژی مدیریت سرمایه ندارد. به این خاطر، او 10 درصد سرمایه خود را وارد یک معامله می کند. اگر این معامله را ببازد باید 20 درصد سود کند تا زیان جبران شود و به نقطه اول خود برسد. اگر سه معامله پشت سر هم را ببازد 30 درصد از سرمایه خود را از دست می دهد. پس می بینید که چقدر راحت سه معامله، سرمایه معامله گر را از بین می برد. اگر این واقعیت را در نظر بگیرید که زیان های پشت سر هم بسیار بیشتر از سه تا می باشد متوجه خواهید شد که چقدر مدیریت سرمایه می تواند مهم باشد.
بدون داشتن یک استراتژی مدیریت سرمایه، حتی با داشتن یک استراتژی معاملاتی خوب ممکن است حساب شما صفر شود. داشتن معاملات ناموفق و زیان ده بخشی از زندگی تریدر است. بنابراین شما باید یک استراتژی جهت رویارویی با این شرایط اجتناب ناپذیر را داشته باشید. این به معنی مدیریت پولتان جهت حداکثر کردن سود، حداقل کردن زیان و بازگشت به یک موقعیت معاملاتی سودآور بعد از یک دوره زیان ده، می باشد.
3- تحلیل و توسعه استراتژی ها
در معاملات باینری آپشن، هیچ استراتژی نمی تواند برای شما همیشه سود ساز باشد. بازارها تغییر می کنند و هر تریدر موفقی دائما برای توسعه، بروز رسانی و عملکرد بهتر تلاش می کند. حتی معامله گران با سالیان زیاد تجربه و با حسابهای بزرگ بانکی، هنوز هم جهت بهبود معاملاتشان تلاش می کنند. این تلاش برای تریدرهای تازه کار که تجربه کمتری دارند باید بیشتر هم باشد. آنالیز و توسعه استراتژی، یک روش ساختار یافته جهت حداکثر سازی بخش های خوب معاملات و استراتژی های مدیریت سرمایه و بطور همزمان بهبود یا حذف بخش های نا کارا می باشد. این کمک می کند تا معاملات شما در بلندمدت سودآور باشد و همچنین معاملات خود را با تغییر شرایط بازار تنظیم کنید.
بدون تحلیل و توسعه استراتژی، زحمات شما بیهوده خواهد بود. اگر استراتژی های خوبی داشته باشید احتمالا سود کنید، اما هیچ چیز تضمین شده نیست. همچنین ممکن است شما به اندازه ای که می توانستید سود کسب نکرده باشید. چرا باید از کنار این سودها بگذرید در حالیکه می توانید آنها را بدست آورید؟ راه حل آن، تحلیل و توسعه استراتژی است.
انواع استراتژی های باینری آپشن
استراتژی های باینری آپشن کاملا متفاوت هستند. اما همه آنها معمولا سه جزء به شرح زیر دارند.
1-ایجاد یک سیگنال باینری آپشن و برداشتی از چگونگی معامله بر اساس این سیگنال
2-انداه معامله
3-توسعه استراتژی
یک استراتژی دقیق می تواند در هر مرحله متفاوت باشد. بنابراین احتمالات بسیار زیادی وجود دارد. مهمترین بخش توسعه یک استراتژی موفق، فهم هر چه بیشتر از هر بخش استراتژی است که در ادامه به آنها می پردازیم.
گام اول- ایجاد سیگنال
سیگنال اساسا یک علامت است که به ما می گوید قیمت یک دارایی خاص در جهت مشخصی حرکت خواهد کرد. البته که قیمت دارایی ها دائما در حال تغییرند. شما به چیزی نیاز دارید که این حرکات را قبل از رخ دادن پیش بینی کند و این کاری است که سیگنال انجام می دهد.
به دو روش سیگنال ها ایجاد می شوند. اولین روش استفاده از اخبار و رویدادها، و دو مین روش استفاده از تحلیل تکنیکال می باشد.
احتمالا معمول ترین روش ایجاد سیگنال، استفاده از اخبار باشد، مخصولا برای معامله گران تازه وارد و بی تجربه باینری آپشن. از این دسته اخبار می توان به اطلاعیه های مربوط به یک شرکت، صنعت و ارقام ارائه شده دولت بعنوان تغییرات نرخ تورم اشاره کرد. در اغلب موارد ساده، اخبار مثبت به معنی احتمال افزایش قیمت ها و اخبار منفی به معنی کاهش قیمت ها می باشد.
نقطه شروع برای عملکرد این استراتژی این است که بدانیم چه اخباری و چه موقع منتشر خواهد شد. به این دلیل است که تقویم اقتصادی در اغلب پلتفرم های معاملاتی باینری آپشن دیده می شود. اگر شما بدانید که گزارش سود یک شرکت در دو روز آینده منتشر می شود شما می توانید برنامه تحلیل و معامله خود را در حول آن تنظیم کنید.
همچنین بهترین پلتفرم ها به شما خواهند گفت که انتظار می رود چه اخباری منتشر شود. برای مثال، دانستن اینکه گزارش یک شرکت در دو روز آینده منتشر می شود کمک زیادی به ما می کند اما این می تواند بسیار مفیدتر باشد اگر بدانیم که بازار از آن گزارش چه انتظاری دارد. در این شرایط شما می توانید با توجه به پیش بینی محتوای گزارش و تاثیر آن بر حرکت بازار، قبل از اخبار تصمیم بگیرید. همچنین می توانید بعد از انتشار اخبار با توجه به انتظارات و واکنش بازار نیز تصمیم گیری کنید.
رویکرد معامله بر مبنای اخبار، دارای مزیت هایی می باشد. درک و یادگیری آن ساده است. همچنین این رویکرد دارای معایبی نیز می باشد. بزرگترین مشکل، غیر قابل پیش بینی بودن بازارها می باشد. برای مثال ممکن است یک شرکت رشد سودآوری را در گزارش خود منتشر کند. این یک خبر مثبت است و شما در اولین نگاه انتظار دارید که بازار واکنش مثبتی نسبت به آن نشان دهد. با این حال در گزارش ممکن است اطلاعات اضافه ای وجود داشته باشد که موجب ترس بازار شود. برای مثال ممکن است میزان سودآوری بالا باشد ولی نه به اندازه ای که بازار انتظار آن را داشته است. این بدان معنی است که بازار، کمتر از آن چیزی که شما انتظار داشته اید حرکت خواهد کرد و در برخی مواد ممکن است حتی در جهت مخالف حرکت کند. در واقع ممکن است با وجود مثبت بودن اخبار، قیمت کاهش می یابد.
همچنین پیش بینی اینکه حرکت قیمت چه مدت و به چه میزان خواهد بود دشوار می باشد. اگر به مثال گزارش شرکت باز گردید با گزارش مثبت شرکت مواجه بودیم و احتمالا قیمت سهام شرکت افزایش می یابد. ولی شرایط صعود بازار چقدر طول خواهد کشید و حداکثر قیمت در چه زمان رخ خواهد داد؟ جواب این سوالات مشخص نیستند.
رویکرد دیگر، معامله بر اساس تحلیل تکنیکال است. در این استراتژی سعی می شود حرکت قیمت دارایی بدون توجه به اینکه در کل بازار، چه اتفاقی می افتد پیشبینی شود. در واقع این فرآیند، بر اساس نحوه حرکت قیمت یک دارایی در گذشته می باشد. بدین صورت می توان با استفاده از الگوهایی حرکت آینده قیمت پیش بینی شود.
این موضوع پیچیده بنظر می رسد اما ذهن ما هر روز این کار را انجام می دهد. یک مثال خوب زمانی است که شما یک شخص جدید را ملاقات می کنید. اگر آن شخص احوالپرسی گرمی با شما کرد شما احتمالا پیشبینی یک رابطه مثبت را خواهید داشت. بالعکس، اگر شخص رفتار سردی با شما داشته باشد ممکن است شما پیشبینی کنید که رابطه دشواری با آن شخص خواهید داشت. در واقع شما بر اساس تجربیات گذشته، این نتیجه گیری ها را کرده اید.
تحلیل تکنیکال نیز کاری شبیه به این را انجام می دهد. این تحلیل به شرایط فعلی دارایی توجه می کند و بر اساس تجربه گذشته نتیجه می گیرد که آیا قیمت صعود یا نزول خواهد کرد و یا بدون تغییر خواهد ماند. همین که شما وارد دنیای تحلیل تکنیکال شدید موضوع کمی پیچیده تر می شود.
اما سوال اینجاست که آیا شما باید با استفاده از رویکرد تحلیل اخبار معامله کنید یا با استفاده از تحلیل تکنیکال؟ این موضوع بستگی به چند فاکتور دارد و جواب این سوال برای هر شخص متفاوت می باشد. بهترین توصیه این است که شما هر دو را امتحان کنید تا ببینید با کدامیک راحت تر هستید و کدامیک احتمال سودآوری بیشتری برای شما دارد. البته ممکن است شما در شرایطی نباشید که بخواهید این استراتژی ها را با پول واقعی تست کنید. خوشبختانه حساب های دمو برای این کار وجود دارند و شما می توانید از آنها به این منظور استفاده کنید. اغلب پلتفرم های محبوب باینری آپشن، امکانات حساب دمو را ارائه می دهند. این به شما اجازه می دهد تا بجای پول واقعی با پول مجازی معامله کنید. شما نمی توانید با حساب دمو پول بدست آورید اما پولتان را نیز از دست نخواهید داد. تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که استراتژی ها و سبک های معاملاتی مختلف را بدون ریسک امتحان کنید.
نکته آخری که در رابطه با سیگنال ها و استراتژی ها باید به خاطر سپرد تمرکز بر دوره معاملاتی کوتاه مدت است. استراتژی های سرمایه گذاری وجود دارد که قیمت یک دارایی را در بلندمدت (مثلا 10 ساله) پیشبینی می کنند. این نوع اطلاعات هیچ استفاده ای در معاملات باینری آپشن ندارند. در عوض، شما می خواهید بدانید که حرکت قیمت در چند دقیقه، یک ساعت یا یک روز آینده چگونه خواهد بود. پیشبینی 10 سال آینده قیمت دارایی هیچ ارتباطی با معامله ما ندارد.
بنابراین شما تنها به استراتژی ها و سیگنال های کوتاه مدت نیاز دارید.
گام دوم- اندازه معامله شما باید چقدر باشد
این موضوع اساسا مربوط به مدیریت سرمایه می باشد. این استراتژی ها می توانند از نظر سطح پیچیدگی و میزان موفقیت با هم متفاوت باشند. این رویکردها از معامله با اندازه های یکسان شروع می شوند. دو استراتژی معمول دیگر، “استراتژی مارتینگل” و “استراتژی بر پایه درصد” می باشد. اما برای موفقیت در بلندمدت، استراتژی دومی بهترین گزینه است.
استفاده از مقادیر ثابت پول در هر معامله مانند نداشتن استراتژی است. این پر ریسک ترین استراتژی می باشد. زیرا سطح کلی سودآوری شما و میزان موجودی دلاری شما در حسابتان، در نظر گرفته نمی شود. هر دو این فاکتورها اساسی هستند و در نظر نگرفتن آنها می تواند موجب تخلیه سریع حساب معاملاتی شما شود.
حال نگاهی به دو استراتژی معمول دیگر می اندازیم. ابتدا درباره استراتژی مدیریت سرمایه مارتینگل صحبت می کنیم.
مفهوم اصلی استراتژی مارتینگل، جبران هر چه زودتر زیان ها می باشد. این بدان معنی است که بعد از یک معامله زیان ده، با حجم بیشتری وارد معامله پس از آن خواهیم شد. برای مثال فرض کنید در یک معامله زیان کرده اید. معامله بعدی را با دو برابر حجم پول وارد می شوید. اگر معامله جدید موفقیت آمیز باشد، بجای اینکه شما در حدود نقطه سر به سر باشید در سود خواهید بود.
این استراتژی زمانی مشکل ساز است که شما چندین معامله پشت سر هم را ضرر کنید. در استراتژی مارتینگل، مبلغ هر سرمایه گذاری، در معامله بعد از معامله زیان ده افزایش می یابد. فرض کنید که شما 10 معامله زیان ده داشته اید. این تعداد برای معامله زیان ده، بسیار است اما یک شرایط غیر واقعی و غیرمنطقی نیست. در استراتژی مارتینگل اگر پیش بینی شما در 10 معامله پشت سر هم زیان ده باشد مبلغ سرمایه گذاری برای معامله یازدهم بایستی 1،024 مرتبه بزرگتر از حجم معامله اول باشد. بودجه ما محدود است و ما نمی توانیم در برابر این افزایش حجم معامله، مقاومت کنیم. حتی اگر اندازه معامله اول کوچک باشد.
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چقدر پیشبینی های شما دقیق است و اینکه آیا شما می توانید از زیان ها جلوگیری کنید یا آنها را به حداقل برسانید. به خاطر داشته باشید که هیچ چیز در معاملات باینری آپشن قطعی نیست. حتی معاملاتی که شما اطمینان دارید با موفقیت به پایان می رسد ممکن است به زیان ختم شود. صرف نظر از اینکه چقدر معامله گر خوبی هستید، معاملات زیان ده غیر قابل اجتناب هستند. بنابراین برای اغلب افراد، استراتژی مدیریت سرمایه مارتینگل، یک گزینه پر ریسک است.
استراتژی بر پایه درصد، دارای ریسک کمتری است. بنابراین، این یک گزینه مناسب تر برای اغلب معامله گران خصوصا معامله گران تازه کار می باشد. مفهوم این استراتژی نسبتا ساده است. میزان سرمایه گذاری شما بر اساس میزان موجودی حساب شما است. اگر شما در یک معامله ضرر کنید میزان تراز حسابتان کاهش می یابد. بنابراین حجم سرمایه گذاری شما در معامله بعدی کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر، اگر در معامله ای سود کرده باشید حجم سرمایه گذاری شما برای معامله بعدی افزایش می یابد. چرا که میزان دارایی شما بیشتر شده است.
این استراتژی به شما کمک می کند تا تراز حسابتان را حفظ کنید و در بلندمدت به سود برسید.
سوال دیگری که وجود دارد این است که چند درصد از حسابتان را می خواهید در هر معامله به میان بگذارید. بطور کلی، یک معامله گر ریسکی ممکن است حدود 5 درصد از حسابش را در هر معامله ریسک کند. همین طور یک معامله گر کم ریسک در حدود 2 درصد از سرمایه خود را درگیر یک معامله می کند.
فرض کنید شما 5 درصد از حسابتان را سرمایه گذاری می کنید. اگر 500 دلار در حسابتان داشته باشید مبلغ سرمایه گذاری شما 25 دلار خواهد بود. اگر تراز حساب شما به 300 دلار کاهش یابد مبلغ یک معامله شما برابر 15 دلار می باشد.
این استراتژی به شما کمک می کند تا به اندازه ای که توان پرداخت آن را دارید معامله کنید. همچنین به شما این اجازه را می دهد تا همین طور که سودهای خود را افزایش می دهید در شرایط زیان ده نیز از حسابتان حفاظت کنید.
گام سوم- توسعه استراتژی
یکی از بهترین روش های توسعه استراتژی معاملاتی، تحلیل عملکردتان با استفاده از دفتر یادداشت می باشد. این یک عمل ساده اما بسیار موثر است. بدین ترتیب، شما از هر معامله ای که انجام می دهید یاداشت برداری می کنید. سپس شما می توانید متوجه شوید که کدام الگوها برای شما سودآور بوده اند و کدامیک کارایی نداشته اند.
اگر شما یک معامله گر تازه کار هستید و می خواهید استراتژی مناسب خود را بیابید این کار بسیار موثر است. یک رویکرد معمول در این سناریو این است که معاملات خود را هم بر اساس سیگنال های تحلیل تکنیکال و هم بر اساس سیگنال های مبتنی بر اخبار انجام دهید. دفتر یادداشت به شما کمک خواهد کرد که این دو نوع معامله را از هم جدا کنید و ببینید که کدامیک عملکرد بهتری برای شما داشته است. برای مثال ممکن است شما متوجه شوید از معاملاتی که بر اساس تحلیل تکنیکال انجام داده اید دو برابر سود کرده اید. با این حال، شما با تجربه ای که دارید می دانید که برای سیگنال های بر پایه اخبار زمان بیشتری نسبت به سیگنال های تکنیکالی صرف کرده اید. اطلاعاتی که در دفتر یادداشت شما وجود دارد به شما نشان می دهد که باید رویکرد خود را چگونه تغییر دهید.
همه این کارها برای این است که بدانیم کدام معاملات کارا هستند و کدامیک عمل نمی کنند. تنها راه برای این کار، ثبت اتفاقات است. بنابراین، یک دفتر برای ثبت معاملات می تواند ابزار موثری باشد.
همچنین دفتر یادداشت به شما اجازه می دهد تا بر روی جزئیات تمرکز کرده و کلیت استراتژی معاملاتی خود را تنظیم کنید. در انتها به نقطه ای می رسید که به دنبال افزایش یکی دو درصدی سودآوری معاملات خود خواهید بود. این کار شدنی نیست مگر اینکه بصورت مستمر معاملات را ثبت کنید. اما اگر این کار را بخوبی انجام دهید سود شما بسیار بیشتر خواهد شد.
به خاطر داشته باشید که از دفتر یادداشت خود برای بررسی تمام بخش های رویکرد معاملات استفاده کنید و نه فقط برای بررسی استراتژی معاملاتی. این شامل چگونگی مدیریت پول و چگونگی تصمیم برای اندازه هر معامله می باشد. همچنین این بررسی می تواند شامل یافتن بهترین ابزار معاملاتی برای استراتژی و سبک معاملاتی شما باشد.
شما حتی می توانید به جزئیات بیشتر بپردازید. برای مثال می توانید بهترین روزهای هفته یا بهترین ساعت های روز را برای معامله بیابید. این اطلاعات ممکن است موجب شود تا شما رویکرد خود را بهتر کنید. همچنین می توانید به موارد دیگری مانند بروکر مناسب تر برای یک سبک معاملاتی خاص توجه کنید.
دفتر معاملات موارد زیادی را به شما نشان خواهد داد. یکی از مشکلات این است که بعضی ها تلاش می کنند تا بسیاری از این موارد را بصورت همزمان بررسی کنند. اگر این کار را انجام دهید نخواهید دانست کدام تغییر، تاثیر مثبتی بر معاملات داشته و کدام تاثیری نداشته است. روش ساده برای حل این موضوع، تمرکز و تحلیل یک فاکتور و سپس بررسی تغییرات فاکتور بعدی می باشد. دفتر ثبت شما می تواند در این فرآیند نقش حیاتی داشته باشد.
اگر در حال حاضر معاملات خود را ثبت نمی کنید، هر چه زودتر این کار را شروع کنید. این یک ابزار ضروری برای شما خواهد بود.
مثال های استراتژی معاملاتی
حال نگاهی به جزئیات برخی استراتژی های معاملاتی می کنیم. استراتژیهایی که در زیر شرح داده شده جزء معمول ترین استراتژی ها هستند. اما استراتژی های دیگری هم وجود دارند که شما می توانید آنها را بکار بگیرید. همچنین بسیاری از معامله گران، استراتژی ها را تغییر و تعدیل یا ترکیب می کنند تا با اهداف معاملاتی و سطح ریسک پذیری آنها متناسب شود. به هر حال، شما باید از یک نقطه شروع کنید. مثالهای زیر می تواند برای یادگیری استراتژیهای معاملاتی باینری آپشن، نقطه شروع مناسبی باشد.
قبل از ادامه، به خاطر داشته باشید که اگر این استراتژیها را بگونه ای که در بالا گفته شد با مدیریت ریسک ترکیب نکنید و آن را توسعه ندهید کارایی نخواهند داشت.
مثال 1- معامله در روند
بطور کلی قیمت یک دارایی بر اساس یک روند حرکت می کند. حرکت قیمت هیچگاه بصورت خطی نیست، بلکه بصورت زیگزاک می باشد. یعنی قیمت گاهی اوقات بالا می رود و برای مدتی پایین می آید. اما حرکت کلی در یک جهت است. از آنجا که این حرکات زیگراگ در برخی شرایط، قابل پیشبینی هستند موقعیتهایی را بر ای معامله گران باینری آپشن فراهم می کنند.
به بیان ساده، شما دو گزینه کلی دارید. شما می توانید در جهت کلی معامله کنید یا در جهت هر نوسان معامله کنید. معامله در روند کلی به معنی نادیده گرفتن بالا و پایین شدن دقیقه به دقیقه قیمت می باشد. در عوض، بر مسیر کلی روند در یک دوره زمانی تمرکز می کنید. این به شما چندین موقعیت جهت کسب سود از روند را می دهد. اغلب روندها در دوره های زمانی میان مدت و بلندمدت ادامه می یابند.
ترید با هر نوسان با تعداد بیشتری معامله همراه است. در نتیجه ریسک آن هم بیشتر خواهد بود. در عوض سود بالقوه معاملات نیز افزایش می یابد. این رویکرد بر اساس کف ها و قله های قیمتی می باشد که در هر دو روند نزولی و صعودی عمل می کند. روند صعودی به این معنی است که کف ها و قله های بعدی بالاتر از کف ها قله های قبلی می باشد. روند نزولی نیز زمانی است که هر کف و قله قیمتی، پایین تر از کف ها و قله های قبلی خود باشد.
نکته ابتدای این بخش را بخاطر داشته باشید. دلیلی وجود ندارد که شما نتوانید هر دو رویکرد ترید با نوسان و ترید در روند کلی را ترکیب کنید و بطور همزمان آنها را بکار بگیرید. این رویکردها با همدیگر ناسازگار نیستند.
معمول ترین روش معامله در روند، معامله از نوع انتخاب بالا یا پایین است. تمام پلتفرم های باینری آپشن این نوع معامله را ارائه می کنند. بطور کلی، شما انتخاب می کنید که قیمت دارایی پس از یک بازه زمانی مشخص بالاتر یا پایین تر از قیمت فعلی خواهد بود.
گزینه پر ریسک تر اما سودآورتر، باینری آپشن از نوع یک بار لمس (one-touch) می باشد. این نوع محبوب دیگر معامله باینری آپشن است. در این روش بجای پیشبینی اینکه قیمت فقط بالا یا پایین خواهد رفت شما پیش بینی می کنید که آیا قیمت به یک نقطه مشخص خواهد رسید یا خیر. به این قیمت قیمت هدف (target price) گفته می شود.
شما می توانید از هر دو روش استفاده کنید تا همزمان که ریسکتان را توزیع می کنید فرصت کسب سود بیشتر را نیز داشته باشید.
مثال 2- معامله بر اساس اخبار
معامله بر اساس اخبار و رویدادها یکی از محبوب ترین سبک های معاملاتی است. تئوری نسبتا ساده ای در پشت این نوع معامله وجود دارد. اخبار خوب مانند ارائه گزارشات سود به میزانی بیشتر از انتظارات کارشناسان موجب افزایش قیمت می شود. بطور مشابه، اگر اطلاعات ارائه شده مایوس کننده باشد، قیمت سهام شرکت افت خواهد کرد. در این شرایط، شما می توانید معاملات باینری آپشن سودآوری را ایجاد کنید.
با این حال این یک علم دقیق نیست. سبک های دیگر معاملاتی مانند تحلیل تکنیکال، پارامترهای دقیقی را اعلام می کند. اما معامله بر اساس اخبار همراه با شانس و احتمالات است. زیرا روش مطمئنی برای میزان تغییر قیمت و مدت زمانی که حرکت قیمت طول می کشد وجود ندارد.
شما می توانید استراتژی ها و رویکردهای بخصوصی را بکار بگیرید تا شانس موفقیت شما را افزایش دهد. در زیر سه روش معامله باینری آپشن تشریح شده است که شما می توانید در استراتژی کلی خود بکار بگیرید.
- آپشن کرانه (Boundary options): این استراتژی زمانی استفاده می شود که شما می دانید قیمت یک داریی حرکت خواهد کرد اما از جهت حرکت آن اطمینان ندارید. یک مثال خوب از این شرایط، مربوط به زمانی است که انتظار می رود یک خبر مهم منتشر شود اما شما نمی دانید این خبر مثبت خواهد بود یا منفی. در این نوع از معامله باینری آپشن، دو هدف قیمتی مشخص می شود، یکی بالاتر از قیمت جاری و دیگری پایین تر از قیمت جاری. اختلاف بین این دو نرخ، کانال قیمت (Price channel) نامیده می شود. اگر قیمت دارایی به هر کدام از دو نرخ برخود کند شما برنده می شوید. اما اگر قیمت در کانال باقی بماند شما می بازید. همانگونه که مشاهده می کنید این یک استراتژی عالی برای زمانی است که انتظار دارید قیمت دارایی حرکت قابل توجهی داشته باشد.
- معامله شکست (Breakout): برک اوت، دوره زمانی پس از انتشار اخبار تاثیرگذار بر بازار می باشد. در معاملات باینری آپشن، این یک دوره زمانی بسیار کوتاه است. این دوره ممکن است از 30 ثانیه تا چند دقیقه طول باشد. تئوری که پشت این استراتژی وجود دارد این است که شدیدترین نوسانات قیمت دارایی در دوره برک اوت رخ می دهد بگونه ای که معامله گران بدنبال تنظیم پوزیشن ها جهت کسب سود یا محدود کردن ریسک هایشان هستند. نوع معامله باینری آپشنی که در این سناریو می توانید به کار بگیرید یک معامله ساده بالا/پایین است که تنها مشخص می کنید قیمت بالاتر یا پایین تر از نرخ جاری خواهد بود. اما شما باید تایم فریم معامله را بسیار کوتاه انتخاب کنید. گاهی اوقات این نوع معامله بعنوان آپشن 60 ثانیه ای شناخته می شود.
- معاملات بالا/پایین هوشمند: به بیان ساده، اخبار مثبت به معنی افزایش قیمت و اخبار منفی به معنی کاهش قیمت یک دارایی می باشد. همانگونه که قبلا هم گفته شد، واکنش بازار به اخبار همیشه بر اساس این قانون نیست. گاهی اوقات ظاهر اخبار مثبت است. برای مثال ممکن است این اخبار نشاندهنده کاهش نرخ بیکاری، افزایش سودآوری یک شرکت یا رسیدن نرخ تورم به هدف تعیین شده توسط دولت باشد اما بازار نسبت به آن واکنش منفی نشان دهد. این موضوع تا حد زیادی بعلت انتظارات بازار است. بازار انتظار داشته که نرخ بیکاری، گزارش سودآوری و عدد تورم بهتر از ارقام گزارش شده باشد. بنابراین خود را با ارقام جدید تعدیل می کند. زمانیکه اخبار، بخوبی انتظارات بازار نباشد قیمت در جهت دیگر تعدیل می شود و با وجود اینکه کلیت اخبار مثبت بوده است قیمتها کاهش می یابد. اگر شما بتوانید زمان چنین رویدادهایی را پیشبینی کنید می توانید سود خوبی از معاملات بالا/پایین کسب کنید.
مثال 3- استفاده از الگوهای کندل استیک
برای معامله گران تازه کار تشریح این راهکار ممکن است بسیار سخت باشد. اما پیاده سازی آن بسیار راحت است و همین که آن را درک کردید می توانید کسب سود کنید.
زمانیکه شما به قیمت یک دارایی در طول یک دوره نگاه می کنید یک نمودار خطی را می بینید که قیمت را در نقاط مختلف زمانی به شما نشان می دهد. برای مثال، نمودار قیمت در یک ماهه، قیمتهای بسته شدن یک دارایی در آخر هر روز را نشان می دهد. در صورتیکه این تنها، یک بخش از اطلاعات قیمتی آن روز است. نمودار شمعی (کندل استیک) به شما اطلاعات بسیار بیشتری را ارائه می دهد.
نمودار کندل استک همانند نمودار خطی، اطلاعات قیمت یک دارایی را در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد. اما بگونه ای طراحی شده تا اطلاعات بسیار بیشتری را به ما نشان دهد. پایین ترین سطح یک کندل استیک نشاندهنده پایین ترین قیمت و بالاترین سطح کندل استیک نشاندهنده بالاترین قیمت در یک بازه زمانی می باشد. در میان این دو سطح، شما قیمت باز شدن (اولین قیمت) و قیمت بسته شدن (آخرین قیمت) را می بینید. به عبارت دیگر، کندل استیک این امکان را برای شما فراهم می کند که با یک نگاه، محدوده نوسان قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص مشاهده کنید.
برای استفاده از کندل استیک بعنوان استراتژی معاملاتی به منظور پیشبینی آینده قیمت یک دارایی بایستی بتوانید قالب های کندل استیک را شناسایی کنید.
یک کندل استیک با گپ قیمتی می تواند یک نمونه باشد. این زمانی رخ می دهد که قیمت یک دارایی با فاصله قابل توجه، از یک نرخ به نرخ دیگر تغییر کند. گپ، فاصله قیمتی بین دو کندل می باشد. این یک اتفاق غیرمعمول است زیرا تغییرات قیمت یک دارایی بسیار آهسته تر می باشد. بطوری که قیمت، تمام یا اکثر نرخ ها در یک محدوده را تجربه می کند.
حال، شما از شناسایی گپ قیمتی کندل استیک چه چیزی را فرا می گیرید و چگونه می توانید از آن جهت پیشبینی قیمت استفاده کنید؟
- گپ قیمتی در زمانهایی رخ می دهد که حجم معاملات زیاد نباشد و می تواند نشانه ای از احتمال یک اصلاح سریع قیمت باشد. یکی از موقعیت هایی که ممکن است این اتفاق بیفتد کمی قبل از بسته شدن بازار در یک روز است. در این زمان معامله گران زیادی برای ارسال سفارش وجود ندارد. در این شرایط، معاملات بزرگ می توانند یک گپ قیمتی را ایجاد کنند. اما این لزوما نشاندهنده قدرت یک دارایی نیست. این بدان معنی است که اگر این سفارش بزرگ در ساعات فعال تر بازار اجرا می شد گپ قیمتی اتفاق نمی افتاد. بنابراین شما می توانید گپ قیمتی این دارایی را پیشبینی کنید و معاملات خود را بر اساس آن انجام دهید.
- گپ های قیمتی که در زمانهای فعال تر بازار ظاهر می شوند اما قیمت، حرکت زیادی نمی کند می تواند نشانه یک مرحله جدید باشد. یعنی ممکن است قیمت شروع به حرکت در آن مسیر کرده باشد. شما می توانید از این اطلاعات جهت پیش بینی قیمت و ایجاد معامله استفاده کنید.
- اگر قیمت در یک مسیر مشخص قرار دارد و حجم معاملات نرمال است گپ قیمتی می تواند نشاندهنده شتاب روند باشد. بعبارت دیگر، احتمالا حرکت قیمت در مسیر خودش با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت. شما می توانید این اطلاعات را مبنایی برای معامله بعدی قرار دهید.
گپ قیمتی یکی از انواع مختلف قالب ها و الگوهای کندل استیک می باشد. درک و تسلط به این الگوها می تواند بطور چشمگیری استراتژی های باینری آپش شما را توسعه دهد.
توسعه استراتژی باینری آپشن بدون ریسک کردن با پول واقعی
همانگونه که در سرتا سر این مقاله ذکر شده است داشتن یک استراتژی برای سودآور بودن معاملات باینری آپشن ضروری است. استراتژی به معاملات شما ساختار مشخصی می دهد، تصمیمات احساسی را حذف می کند و به شما اجازه تحلیل و توسعه معاملات را می دهد.
چگونه شما استراتژی خود را بدون ریسک، تست می کنید؟ گذشته از همه اینها، چگونه بدون تست متوجه می شوید که یک استراتژی کارایی ندارد؟ اگر شما یک استراتژی ناکارا را با پول خودتان تست کنید سرمایتان را از دست خواهید داد. این موجب می شود تا قبل از اینکه مرحله تست خاتمه یابد موجودی تان صفر شده باشد و چیزی برای معامله کردن باقی نماند.
راه حل، استفاده از حساب دموی باینری آپشن می باشد. همه بروکرها و پلتفرم های معاملاتی محبوب، حسابهای دمو را ارائه می دهند. آنها این امکان را برای شما فراهم می کنند تا پلتفرم را تست کنید اما در واقع به شما اجازه می دهند تا استراتژهای معاملاتی را با شرایط واقعی بازار آزمایش کنید. جهت تست استراتژی به جای استفاده از پول واقعی از پول مجازی استفاده می شود. بنابراین ریسکی برای شما ندارد. همین طور شما پولی هم نمی توانید بدست آورید. اما این موضوع مورد بحث ما نیست. مسئله این است که شما می توانید با استفاده از حساب دمو، یک استراتژی مستحکم و سودآور ایجاد کنید.
انواع استراتژی ها
دارایی های زیادی وجود دارند که می توان بر روی آنها معاملات باینری آپشن انجام داد. با این حال، از قدیمی ترین و موثرترین رویکردها تمرکز بر یک دارایی است. بر روی دارایی هایی معامله انجام دهید که بیشترین آشنایی را با آنها داشته باشید. برای مثال بر روی نرخ یورو دلار معامله کنید. معامله مستمر بر روی یک دارایی به شما کمک می کند تا اطلاعات بیشتری نسبت به آن کسب کنید و پیشبینی روند قیمت برای شما آسان تر شود. در زیر، دو نوع از استراتژی های معاملاتی شرح داده شده که می تواند در معاملات باینری آپشن سودآوری مناسبی داشته باشد.
1. استراتژی روند
یک استراتژی پایه ای وجود دارد که توسط اکثر معامله گران تازه کار و حرفه ای بکار گرفته می شود. این استراتژی به عنوان استراتژی گاو و خرس (bull bear) شناخته می شود. این استراتژی بر روی خطوط روند یک دارایی از جمله خط هموار، خط صعودی و خط نزولی تمرکز دارد. اگر خط روند هموار در نمودار دیده شود و پیشبینی بر این باشد که قیمت افزایش می یابد معامله No Touch Option (معامله ای که در بازه زمانی انتخابی شما، قیمت نباید یک نرخ مشخص برخورد کند) توصیه می شود.
اگر خط روند صعود قیمت را نشان می دهد خرید (Call) را انتخاب کنید.
اگر خط روند نزول قیمت را نشان می دهد فروش (Put) را انتخاب کنید.
این گزینه مانند اختیار خرید و فروش عمل می کند بجز اینکه قیمت نباید قبل از اتمام بازه زمانی به نرخ تعیین شده برسد. برای مثال فرض کنید قیمت سهام گوگل 540 دلار است و در پلتفرم شما، قیمت پیشنهادی برای معامله No Touch بر روی 570 دلار است. سودآوری معامله نیز 77% تعیین شده است. اگر قیمت در بازه زمانی مشخص شده به 570 نرسد شما برنده اید.
2. استراتژی پینوکیو
این استراتژی زمانی بکار گرفته می شود که انتظار می رود قیمت به شدت در جهت مخالف روند، صعود یا نزول کند. اگر انتظار دارید قیمت بالا برود خرید (Call) را انتخاب کنید و اگر پیشبینی می کنید قیمت پایین بیاید فروش(Put) را انتخاب کنید. جهت آشنایی کامل با این سبک معامله می توانید پست “استراتژی پینوکیو در معاملات باینری آپشن” را مطالعه کنید.
3. استراتژی استرادل (Straddle)
بهترین زمان بکارگیری این روش، طی دوره نوسان بازار و قبل از انتشار اخبار مهم مربوط به یک دارایی می باشد. مخصوصا زمانیکه انتظارات تحلیلگران بازار با یکدیگر متفاوت است. این استراتژی بصورت عمومی در بین کل جامعه معامله گران دنیا بکار گرفته می شود. این استراتژی توانایی معامله گر در اجتناب از انتخاب Call و Put را نشان می دهد، اما در عوض هر دو گزینه را برای دارایی مشخص شده انتخاب می کنند.
ایده کلی، انتخاب Put در زمانی است قیمت دارایی در حال افزایش است اما نشانه هایی وجود دارد که به زودی ارزش دارایی کاهش می یابد. زمانیکه کاهش رخ می دهد، وارد معامله Call می شوید و انتظار دارید که بزودی قیمت باز گردد. همچنین این روش می تواند بصورت معکوس انجام شود. یعنی انتخاب گزینه خرید بر روی دارایی در حال نزول و سپس انتخاب گزینه فروش در زمان افزایش قیمت دارایی. این کار، احتمال موفقیت حداقل یکی از معاملات شما بسیار بالا می برد. در زمانیکه بازار بالا و پایین زیادی دارید یا یک دارایی پر نوسان است استراتژی استرادل بطور قابل توجهی مورد استفاده معامله گران قرار می گیرد.
4. استراتژی ریسک معکوس (Risk Reversal)
این روش یکی از محبوب ترین استراتژی ها در بین معامله گران با تجربه باینری آپشن در جهان است. هدف این استراتژی کاهش ریسک معامله و افزایش شانس موفقیت است که موجب کسب سود می شود. در این استراتژی گزینه های خرید و فروش بصورت همزمان بر روی یک دارایی اجرا می شود. این کار مخصوصا در زمانی مفید است که معامله بر روی یک دارایی پر نوسان انجام می شود. بطور کلی، باینری آپشن می تواند دو نتیجه داشته باشد و معامله کردن در هر دو جهت مخالف بر روی یک دارایی بطور همزمان، موفقیت حداقل یکی از آنها را تضمین می کند. جهت آشنایی بیشتر با این استراتژی، پیشنهاد می کنیم مقاله “استراتژی ریسک معکوس” را مطالعه کنید
5. استراتژی پوشش ریسک (Hedging)
این استراتژی بعنوان استراتژی Pairing (جفت شدن) شناخته می شود و اغلب توسط معامله گران شرکتی باینری آپشن و سرمایه گذاران سنتی بازار سهام بمنظور یک حفاظ و حداقل کردن ریسک ها مورد استفاده قرار می گیرد. در این استراتژی، کال آپشن و پوت آپشن به طور همزمان بر روی یک دارایی اجرا می شود. این اطمینان می دهد که صرف نظر از مسیر حرکت قیمت دارایی، نتیجه معامله موفقیت آمیز خواهد بود. این یک ابزار جهت حفاظت خودتان از هر سناریوی احتمالی است.
6. تحلیل بنیادی
این استراتژی، بیشتر توسط معامله گران سهام و تریدرهایی که از دارایی پایه اطلاعات کافی دارند مورد استفاده قرار می گیرد. این موضوع، احتمال صحت پیشبینی آینده قیمت را افزایش می دهد. در این رویکرد، همه مسائل مالی بصورت عمیق بررسی می شود. این بررسی به معامله گر کمک می کند تا درک بهتری از فعالیت های گذشته یک دارایی و واکنش آن در شرایط مختلف مالی و تغییرات اقتصادی داشته باشد. بدین صورت معامله گر می تواند پیشبینی های دقیقی در شرایط مشابه انجام دهد.