بورس تایم

در بازار هستم و معامله می کنم

مطمئنا شما معاملاتی داشته اید و سود و زیان هایی را تجربه کرده اید. بد نیست بدانید که حرفه ای ترین افراد نیز مانند شما هستند و هیچ معامله گری وجود ندارد که همه معاملاتش با سود به پایان برسد. بلکه سود و زیان های خود را بگونه ای مدیریت می کند که بعد از یک دوره مشخص مثلا پس از شش ماه مجموع معاملاتش با سود همراه می شود. پس نگران نباشید. شما تنها نیاز دارید که دانش مالی خود را ارتقا دهید. برای این منظور باید به سه مورد توجه کنید:

1-افزایش مهارت تحلیلی

2-توانایی مدیریت سرمایه

3-روانشناسی معامله گر

افزایش مهارت تحلیلی

به طور کلی تحلیل ها را می توان به دو دسته تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال دسته بندی کرد. در اینجا کلیاتی از دو نوع تحلیل تشریح داده می شود و پس از مطالعه آن شما تشخیص می دهید که کدام نوع تحلیل برای شما مناسب تر است.

تحلیل بنیادی

برای تحلیل بنیادی یک شرکت ابتدا وضعیت کلی اقتصادی در سطح جهان بررسی می شود. این فاکتورها می توانند نرخ طلا، نفت، چشم انداز جهانی صنعت و غیره باشند. پس از آن متغیرهای موثر در سطح کشور مورد توجه قرار می گیرند. عوامل مورد بررسی می تواند بودجه کل کشور، نرخ ارز، بهره بانکی و دیگر عوامل کلان باشد. سپس متغیر های مهم در صنعت مورد نظر مورد کاوش قرار می گیرد. این عوامل عبارت اند از وضعیت واردات و صادرات  و تعرفه های آن، طریقه قیمت گذاری محصولات(نرخ دولتی یا نرخ بازار)، مالیات و دیگر مسائل مربوط به صنعت مورد نظر می باشد. در نهایت صورتهای مالی شرکت ، قراردادهای فعلی و بالقوه، مدیر عامل، هیئت مدیره و سهامداران شرکت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

باید در نظر داشت هرچه تحلیل از سطح کلان به سطح خرد حرکت می کند سرمایه گذار در تحلیل های خود وارد جزئیات بیشتری می شود به گونه ای که بررسی در سطح صورتهای مالی به طور دقیق انجام می گیرد. همچنین به خاطر داشته باشیم که دید سرمایه گذاری و مبلغ سرمایه گذاری رابطه مستقیمی با میزان تحلیل ما دارد. برای مثال یک سرمایه گذاری با دید ده ساله یا با میلیاردها تومان سرمایه نیار به تحلیل بسیار بیشتری در مقایسه با سرمایه گذاری دیگر با دید شش ماهه یا سرمایه چند میلیونی دارد.

همانگونه که مشخص است برای تحلیل بنیادی نیاز است شما سر رشته ای در علم مالی داشته باشید. گر چه هر سرمایه گذاری باید مسائل پایه ای مالی و حسابداری را بداند. مواردی که شما در بخش تحلیل بنیادی باید مورد توجه قرار دهید عبارت اند از:

اطلاعات کافی از موضوعات مالی ندارید؟

با این کتاب، تحلیل بنیادی را از سطوح پایین تر بیاموزید

تحلیل تکنیکال

برخلاف تحلیل بنیادی، تحلیل گر در تحلیل تکنیکال توجهی به متغیرهای اقتصادی ندارد و فقط سعی در پیش بینی بازار از طریق روانشناسی و رفتار مجموع سرمایه گذاران دارد. به عبارتی علت اتفاقات در بازار مورد توجه قرار نمی گیرد. ابزار اصلی تحلیل تکنیکال نمودار قیمت است که گاها به تحلیلگران تکنیکال، چارتیست نیز گفته می شود. این نوع تحلیل بر پایه چند اصل بنا شده است که در زیر به آنها شاره می کنیم. این اصول عبارت اند از:

1- تاریخ تکرار می شود   2- اکثر افراد جامعه در شرایط مشابه عکس العمل مشابهی دارند   3- تاثیر همه موارد (اقتصادی، سیاسی و…) بر روی قیمت اعمال شده است            4- نمودار قیمتها از قوانین فیزیک اجسام پیروی می کند

حال به دو اصل اول بصورت همزمان می نگریم. اگر تاریخ تکرار شود و اکثر افراد رفتار مشابهی داشته باشند، بنابراین عکس العمل ها نیز تکراری و قابل پیش بینی خواهد بود. اصل سوم به ما می گوید که قیمت، همه چیز است. پس برای تحلیل نیاز به چیز دیگری نداریم. برای مثال فرض کنید دو هفته آخر سال است و افراد نیاز به وجه نقد دارند. بنابراین اکثر افراد جهت تامین نقدینگی، سهام خود را بفروش رسانده که در نهایت فشار فروش موجب کاهش قیمتها می شود. یک چارتیست ممکن است با بررسی نمودار چند سال متوالی شاخص کل به این مسئله پی برده و بدون توجه به علت این امر از این رفتار تکراری بازار به نفع خود استفاده کند. در اصل چهارم درمی یابیم که قوانین فیزیک حاکم بر اجسام در نمودارها نیز مشاهده می شود. برای درک بهتر مثالی می آوریم. فرض کنید توپی از ارتفاع چهار متری رها می شود و به زمین برخورد می کند و دوباره بالا می آید. اما این بار نهایتا توپ تا ارتفاع سه متری بالا می آید و هر بار که این اتفاق می افتد توپ تا ارتفاع کمتری از سطح زمین بلند می شود تا اینکه بالاخره کاملا بایستد. در نمودار نیز همین اتفاق می افتد که در شکل زیر نمایش داده شده است.

 

تا اینجا دریافتیم که تحلیل تکنیکال بر چه اصولی استوار است. اما تنها با فهم این اصول نمی توانیم پیش بینی دقیقی از آینده قیمت ها داشته باشیم. درک این اصول به ما کمک می کند تا بتوانیم به این نوع تحلیل اتکا کرده و از ابزارهای آن به نحو مناسبتری استفاده کنیم.

ابزارهایی که تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار می دهند عبارت اند از:

می خواهید تحلیل تکنیکال را شروع کنید؟ 

این یک کتاب فوق العاده برای شروع است

توانایی مدیریت سرمایه

اما مدیریت سرمایه به چه معناست؟ مدیریت سرمایه یعنی اینکه اجازه دهید سرمایه گذاری های سود ده تا حد امکان رشد کرده و سرمایه گذاری های زیان ده در حداقل خود مسدود گردند. زمانیکه سهامی را خریداری می کنید حد سود و حد زیانی را باید در نظر بگیرید. این کار می تواند با تحلیل تکنیکی یا بنیادی صورت پذیرد. این حد سود و حد زیان باید نسبت پاداش به ریسک مناسبی داشته باشد. حد اقل نسبت پاداش به ریسک باید 2 باشد. این بدان معناست که اگر حد سود خود را به حد زیان تقسیم کردید این رقم کمتر از 2 نباشد. در غیر اینصورت سعی کنید وارد معامله نشوید تا موقعیت بهتری در بازار پیدا کنید. همچنین نباید حد زیان خود را بسیار محدود کنید تا نمودار بتواند در کوتاه مدت نوسان داشته باشد. برای مثال فرض کنید سهامی را با قیمت 100 تومان خریداری کرده اید و طبق پیش بینی ها انتطار رشد 30 درصدی را دارید. بنابراین حداکثر زیانی که در این سرمایه گذاری می توانید تحمل کنید 15 درصد است و در صورت کاهش قیمت به 85 تومان آنرا با ضرر 15 تومانی بفروش رسانده و سرمایه خود را از ضرر بیشتر مصون نگه دارید. چرا که هر چه ضرر بیشتر می شود جبران آن نیز برای شما سخت تر خواهد بود.

اگر شما 20% در یک معامله ضرر کنید می بایستی برای جبران آن 25% سود کنید تا به سرمایه اولیه تان دست یابید. همین طور اگر 50% ضرر کنید باید 100% سود کنید تا ضرر خود را جبران کنید. همانطور که مشاهده می کنید هرچه درصد زیان بیشتر باشد جبران آن نیز مشکل تر می شود.

 روانشناسی معامله گر

در هر سرمایه گذاری دو نیروی قوی بر سرمایه گذار تاثیر می گذارد و موجب می شود سرمایه گذار از رفتار منطقی و برنامه های از پیش تعیین شده منحرف شود. این دو نیرو احساس ترس و طمع هستند. فرض کنید فردی قصد ورود به بازار سهام را دارد. استراتژی از پیش تعیین شده او معاملات روزانه می باشد. یعنی سهمی را در یک روز خریداری کرده و در همان روز با قیمت بالاتر بفروش برساند. به این منظور نمودارهای قیمت را در تایم فریم 15 دقیقه ای تحلیل کرده و اقدام به اولین خرید خود می کند. اما در پایان ساعات معاملاتی آن روز قیمتها بر خلاف پیش بینی های او حرکت کرده است. اما معامله گر به جای اینکه سهام خود را طبق برنامه قبلی در پایان روز بفروش برساند، دید سرمایه گذاری خود را از روزانه به هفتگی تغییر داده و نمودار قیمت ها را در تایم فریم 4 ساعته دوباره تحلیل می کند. همین اتفاق ممکن است زمانی که معامله سرمایه گذار سودده است اتفاق بیفتد و به امید سود بیشتر، سهام برای روزهای آینده نگهداری شود که این اشتباهی بزرگ است. بنابراین هر چه سرمایه گذار منظم تر بوده و تصمیات خود را منطقی تر و به دور از احساسات بگیرد، احتمال موفقیت او نیز بیشتر خواهد بود. همچنین زمانیکه سرمایه گذار رفتار منظمی را دنبال می کند به اشکالات معاملات خود پی برده و استراتژی معاملاتی خود را بهینه و بهینه تر می کند.

 

عضویت در کانال تلگرام

مشاهده لیست وبینارها

اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!

برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید

امتیاز 0 / 5. تعداد آرا 0

شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!