تحلیل سنتیمنتال یا سنتیمت چیست؟
امروزه روش های تحلیلی متعددی وجود دارند که می توان از آنها در بازار سهام استفاده کرد. این روش ها هر روز دچار تغییراتی شده و پیشرفت می کنند. یکی از مهم ترین و جدیدترین روش هایی که در بازار سهام به کار می رود، روش تحلیل سنتیمنتال یا تحلیل سنتیمنت است. این روش تحلیلی، بسیار تازه و نوین بوده و پایه و اساس آن علوم جدیدی مثل روانشناسی رفتاری بازار مالی و نیز علم اقتصاد مدرن است.
نکته مهم درباره تحلیل سنتیمنتال آن است که این نوع تحلیل هم می تواند در دوره هایی که بازار در حال رشد است به کاربران خود کمک کند و هم در دوره هایی که بازار دچار رکود شده است. در واقع استفاده از این روش باعث می شود که کاربران همیشه و بی توجه به حالتی که بازار در آن قرار گرفته است، یکی دو قدم جلوتر از دیگر معامله گران بازار باشند. معامله گری که از این روش برای تحلیل بازار استفاده می کند، باید بسیار دقیق و عمیق بوده، به خوبی زبان و حرکات قیمت سهم مورد نظر خود را شناخته و بتواند آن را زیر نظر بگیرد.
بد نیست یکی از مهم ترین اصول تحلیل سنتیمنتال را در همین قدم اول، شناخته و آن را ملکه ذهن خود کنید. به عقیده متخصصان و کارشناسان بازار سهام، این نوع تحلیل، در حقیقت نوعی روش برای تحلیل بازار نیست، بلکه روشی برای معامله گری و انجام معاملات است.
نقش کلیدی اقتصاد مدرن در تحلیل سنتیمنتال
یکی از اصلی ترین پارامترهایی که برای تعریف تحلیل سنتیمنتال به کار می رود، اقتصاد مدرن و نوین است. اقتصاد مدرن یا نوین به اقتصادی گفته می شود که سیاست ها و راهکارهای آن به صورت جدی با شروع قرن 21 تعریف و تعیین شدند.
در واقع با شروع سال 2000 بازارهای مالی شروع به رشد کرده و نقدینگی نیز افزایش پیدا کرد. معامله هایی که در بازارهای مختلف انجام می گرفتند، به نوعی معاملاتی بسیار پیچیده و عمیق و نیازمند بررسی های بسیار جدی و به روز بودند. در چنین زمانی علم اقتصاد مدرن به وجود آمده و با کنار زدن تعاریف کهنه و قدیمی باعث ایجاد تغییرات فوق العاده شگفت انگیزی در بازارهای جهانی شد.
اگر بخواهیم به نوعی نشان دهیم که فرق اقتصاد نوین و اقتصاد سنتی و قدیمی در چیست، می توانیم مثال های بیشماری بزنیم. اما ساده ترین و آشناترین مثال، مثال عرضه و تقاضا و قیمت هاست. اقتصاد سنتی بر این اصل و اساس بنا گذاشته شده بود که زیاد شدن عرضه در بازار باعث می شود که قیمت کالا کاهش پیدا کند. در حالی که اگر تقاضا زیاد شود، قیمت نیز بیشتر خواهد شد. اما دانش نوین اقتصاد چنین مبنایی را به صورت کلی کنار گذاشته است و معتقد است که هر نوع عرضه یا تقاضا الزاما قرار نیست باعث کاهش یا افزایش قیمت کالاها شود.
مزایای استفاده از تحلیل سنتیمنتال برای انجام معامله
متخصصان حوزه بازار سهام بر این باور هستند که تحلیل سنتیمنتال به خودی خود و به تنهایی این توانایی را دارد که به جای انواع مختلف روش های تحلیلی و یا انواع تکنیک های مختلفی که از آنها برای انجام معامله در بازار استفاده می شود، عمل کند.
نکته جالب در مورد این نوع روش آن است که برخلاف روش های تحلیلی و تکنیکی مثل انواع الگوها، اندیکاتورها، تحلیل های تکنیکال و بنیادی و غیره، در این روش هیچ نیازی به ابزار وجود ندارد. در واقع معامله گری که از روش تحلیل سنتیمنتال استفاده می کند، باید بسیار دقیق باشد چون فقط باید با نگاه کردن به وضعیت چارت قیمت، به نکات متعددی پی برده و روند حرکت بازار را تشخیص دهد.
برای مثال معامله گر باید چنان دقیق و عمیق به چارت نگاه کند که بتواند بلافاصله تشخیص دهد که چه زمانی بهترین وقت برای وارد شدن به معامله است و چه زمانی مناسب ترین زمان برای خارج شدن از آن. همچنین باید با نگریستن به چارت متوجه شود که چگونه می تواند بیشترین سود را به دست آورد و یا به چه صورت باید رفتار کند تا بتواند تا انتهای کار در معامله باقی بماند. ضمن اینکه باید بتواند به راحتی رد پول های بزرگ را شناسایی کرده و مراقب جابجایی آنها باشد.
نکات متعددی دیگری نیز هستند که معامله گر باید بتواند بر اساس تجربه و مهارت خود با استفاده از روش تحلیل سنتیمنتال و فقط با نگاه کردن به چارت قیمت بازار متوجه آنها شود و در نهایت بر اساس همین یافته، بهترین موضع ممکن را اتخاذ کند.
رفتار حرکتی قیمت و زبان قیمت
واقعیت این است که رفتار حرکتی قیمت که با نام پرایس اکشن نیز شناخته می شود، درست مثل تحلیل سنتیمنتال علاقه زیادی به چارت قیمت دارد. اما معامله گری که از رفتار حرکتی قیمت استفاده می کند، باید به سطوح و ابزارهای مختلفی نیز توجه داشته باشد. در حالی که تحلیل سنتیمنتال توجهی به این نوع ابزارها نداشته و فقط حرکت معامله گرانی را مورد مطالعه قرار می دهد که به نوعی در رفتار حرکتی قیمت موثر هستند. می توان به نوعی گفت که این روش آمیزه ای از همین رفتار حرکتی قیمت های بازار و روانشناسی معامله گران فعال می باشد.
از طرف دیگر اگر قرار باشد تفاوت بسیار اساسی میان رفتار حرکتی قیمت یا همان پرایس اکشن و تحلیل سنتیمنتال قائل باشیم، باید به سراغ زبان قیمت برویم. در حقیقت می توانیم ادعا کنیم که این روش بر مبنای زبان قیمت، بنیانگذاری شده است. زبان قیمت نیز چیزی نیست جز در نظر گرفتن و کشف واکنش ها و سفارش های معامله گرانی که می توانند بر بازار تاثیرگذار باشند.
کاربرد تحلیل سنتیمنتال
واقعیت این است که تحلیل سنتیمنتال فقط برای معامله گری و حضور در بازار بورس کاربرد ندارد. این روش را می توان در هر حوزه ای که در آن احساسات مثبت و منفی و حتی احساسات خنثی وجود دارد، استفاده کرد. به این ترتیب می توان به بررسی احساسات موجود در بازار پرداخته، وضعیت آینده بازار را پیش بینی کرد. در واقع می توان گفت که کاربرد تحلیل سنتیمنتال این است که به سراغ داده های موجود رفته، احساسات مثبت و منفی آنها را شناسایی کند.
نحوه استفاده از تحلیل سنتیمنتال در معامله
یکی از ساده ترین روش هایی که می توان تحلیل سنتیمنتال را در معامله به کار برد، استفاده از نقاط بازگشتی است. به این معنا که معامله گر سنتیمنتال می تواند با بررسی حجم معاملات انجام شده و چارت قیمت ها متوجه شود که کدام یک از معامله گران موجود در بازار بیشتر به سمت خرید یا فروش دارایی خود متمایل هستند.
برای اینکه بتوانید چنین کاری را انجام دهید، باید توجه خود را به نقاط بازگشت بدهید. اگر قیمت مورد نظر از نقاط بازگشتی به سمت بالا بشکند، یا اصطلاحا گفته شود که حالات بازار به صورت گاوی درآمده است، باید بدانید که می توانید خرید کنید. ولی اگر قیمت از نقاط بازگشتی به پایین شروع به شکستن کند و به اصطلاح بازار به حالت خرسی درآمده باشد، به معنای آن است که باید بفروشید.
نکته ای که در این میان اهمیت بسیار زیادی دارد آن است که ممکن است با عدم دقت به نقاط بازگشتی و یا عجله کردن در تحلیل آنها، به جای سود، دچار ضرر شوید. بنابراین بهتر است در چنین حالتی اگر به خوبی از تحلیل سنتیمنتال خود مطمئن نیستید، از سایر ابزارها، الگوها و اندیکاتورها نیز تا حدودی کمک بگیرید.
استفاده از آمار جز به کل
آنچه همه ما می دانیم آن است که تحلیل سنتیمنتال بر اساس حجم معاملات و چارت قیمت ها انجام می گیرد. بنابراین تکلیف معامله گری که در بازاری مثل بازار فارکس فعالیت می کند چیست؟ در این بازار هیچکس از حجم معاملات خبر ندارد! در چنین حالتی معامله گری که قصد استفاده از روش تحلیل سنتیمنتال دارد، می تواند به سراغ سایت ها و یا اندیکاتورهایی برود که می توانند آماری جزیی، ولی مورد نیاز وی و تا حدودی مطمئن به او ارائه کنند. این آمار اندک است، ولی می تواند به خوبی پوزیشن تعداد زیادی از معامله گران را به شخص نشان دهد. اگر معامله گر تجربه کافی داشته باشد و نحوه استفاده از اطلاعات را به خوبی بلد باشد، می تواند از چنین موقعیتی کمال استفاده را ببرد و در نتیجه سود زیادی به دست آورد.
تحلیل سنتیمنتال و گزارش COT
گزارش COT معمولا با عنوان گزارش تعهد معامله گران هم شناخته می شود. طی این گزارش، آماری در اختیار معامله گر قرار می گیرد که در آن پوزیشن های معامله گران بازار فارکس ارائه شده است.
توجه داشته باشید که گزارش COT وقتی همراه تحلیل سنتیمنتال می شود که معامله گر لازم داشته باشد به نحوی به سنتیمنت بازار یا همان احساسات معامله گران موثر بازار، دسترسی داشته باشد. این امر باعث می شود که در صورت حرکت بازار به سمت بالا یا پایین، معامله گر بتواند جهت صحیح را تشخیص داده و از گرفتن تصمیمات عجولانه و اشتباه جلوگیری کند.
مثال واقعی از نحوه استفاده تحلیل سنتیمنتال و بررسی سنتیمنت بازار
اجازه دهید برای درک بهتر تحلیل سنتیمنتال، یک نمونه واقعی و البته مشهور را بررسی کنیم.
طی سال 2018 اتفاقاتی رخ دادند که باعث نگرانی و اضطراب معامله گران بازار بورس آمریکا شد. اول از همه درآمدهای شرکت ها به شدت کاهش پیدا کرده بود. در واقع تحلیل گران پیش بینی می کردند که میزان درآمد شرکت ها طی سال 2019 حدود سه یا چهار درصد رشد خواهد داشت. در حالی که طی سال های گذشته این افزایش درآمد عددی دو رقمی بود.
علت دیگری که باعث اضطراب معامله گران شد، سخنان رییس شورای عالی خزانه داری آمریکا بود که اعلام کرد ترازنامه بانک مرکزی این کشور به صورت اتوماتیک به جریان افتاده است. این سخنان باعث ایجاد نگرانی شدیدی در میان افراد فعال در بازار بورس شد و در چنین حالتی بود که سنتیمنت بازار شروع به ریزش کرد.
از طرف دیگر میان دولت های چین و آمریکا تنش هایی به وجود آمده بود که به شدت بر اقتصاد جهان تاثیرگذار بود. همزمان نیز موعد تعطیلات دولت آمریکا فرا رسید. افرادی که از تحلیل سنتیمنتال برای معامله استفاده می کردند، با نگاهی به بازار به خوبی متوجه می شدند که همه این موارد در کنار هم باعث شده اند سنتیمنت بازار به سمت کاهش گرایش پیدا کند. در نتیجه معامله گران که ترسیده بودند، اعتماد خود به بازار را از دست دادند. و در نهایت بازار معاملات بورس آمریکا در آن سال بدترین دوران خود را از سال 1931 به بعد تجربه کرد.