مارتینگل چیست؟
مارتینگل یک سبک معاملاتی بدنام است که در معاملات باینری آپشن از آن استفاده می شود. البته این استراتژی ابتدا یکی از روش های شرط بندی بوده و سپس به بازارهای مالی راه یافته است.
سادگی مارتینگل چشم بسیاری از معامله گران را کور می کند بدون اینکه بدانند این روش چه اثرات مخربی دارد. آنها زمانی متوجه می شوند که هزاران دلار را از دست داده اند. سرمایه ای که می توانست بسیار عاقلانه تر سرمایه گذاری شود.
این استراتژی در قرن 18 در کشور فرانسه توسعه یافت. ایده ای که در این استراتژی قرار دارد این است که یک شخص نمی تواند همیشه بازنده باشد.
حال، بازی رولت را در نظر بگیرید که بر روی رنگ های سیاه و قرمز شرط بندی می شود. فرض کنید که ما بر روی “سیاه” شرط بندی کرده ایم ولی نتیجه بازی “قرمز” آمده است. ما دوباره بر روی سیاه شرط می بندیم اما دوباره قرمز می آید.
اگر بطور مداوم بر روی رنگ سیاه شرط ببندیم، در نهایت، یکبار پیش بینی ما درست خواهد بود. بنابراین برای اینکه اطمینان پیدا کنیم سود ما حفظ خواهد شد، پس از هر بار شکست، مبلغ بازی بعد را دو برابر می کنیم. این کار را تا زمانی ادامه می دهیم که برنده شویم.
مبلغی که در بازی آخر برنده می شویم مجموع زیان ها را جبران می کند و به ما سود نیز می رساند.
معامله گران در بازار باینری آپشن از استراتژی مارتینگل استفاده می کنند. تنها تفاوت در این است که به جای رنگ های سیاه و قرمز، گزینه های Call (خرید) و Put (فروش) استفاده می شود.
این یک روش ساده است که بر اساس علم آمار ایجاد شده است. اما این روش واقعا عمل می کند؟
مارتینگل در باینری آپشن
حال، 4 معامله باینری آپشن را در نظر بگیرید که پیش بینی شما فقط در معامله چهارم درست بوده است.
معامله اول:
مبلغ سرمایه گذاری: 100 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله دوم:
مبلغ سرمایه گذاری: 200 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله سوم:
مبلغ سرمایه گذاری: 400 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله چهارم:
مبلغ سرمایه گذاری: 800 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: برد
نتیجه معاملات:
سود ناخالص: 680 (%85 * 800) زیان انباشته: 700 خالص سود یا زیان: 20-
همانگونه که مشاهده کردید دو برابر کردن مبلغ معامله در باینری آپشن، کافی نبود و نتوانست ما را به سود برساند. با درصد سودآوری 85% شما اگر تنها در معامله سوم برنده شوید می توانید به سود برسید. اگر در معامله سوم بازنده شدید هیچگاه نمی توانید با دو برابر کردن مبلغ سرمایه گذاری به سود برسید.
حال معاملات بالا را تکرار می کنیم. اما این بار در هر معامله، مبلغ را 2.2 برابر می کنیم.
معامله اول:
مبلغ سرمایه گذاری: 100 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله دوم:
مبلغ سرمایه گذاری: 220 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله سوم:
مبلغ سرمایه گذاری: 484 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله چهارم:
مبلغ سرمایه گذاری: 1065 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: برد
نتیجه معاملات:
سود ناخالص: 905 (%85 * 1065) زیان انباشته: 804 خالص سود یا زیان: 101+
با 2.2 برابر کردن اندازه معامله بعد از هر زیان می توان اطمینان یافت که پس از برنده شدن به سود خواهیم رسید.
تا اینجا مارتینگل یک استراتژی معاملاتی کامل به نظر می رسد و به همین دلیل است که معامله گران بسیاری به دام این تله می افتند.
محدودیت های استراتژی مارتینگل
کازینوها به منظور مقابله با سیستم مارتینگل، در تعداد بازی ها محدودیت تعیین کرده اند. زمانیکه در بازی رولت، تعداد دفعات بازی به پایان می رسد، شما دیگر نخواهید توانست مبلغ را دو برابر کنید. بنابراین استراتژی شما بی ثمر خواهد ماند.
در معاملات باینری آپشن برای هر معامله، حداکثر مبلغ سرمایه گذاری تعیین شده است.
از آنجاییکه بروکرهای سنتی باینری آپشن، بازار گردان هستند، مدیریت ریسک به آنها این اجازه را نمی دهد تا معامله گران به هر میزان که بخواهند در یک معامله، سرمایه گذاری کنند. این محدودیت ها مانع اجرای سیستم مارتینگل می شود.
با این حال، بروکرهایی وجود دارند که به معامله گر اجازه می دهند تا مبلغ قابل توجهی را در یک معامله سرمایه گذاری کنند. برای مثال ممکن بتوانید در یک معامله تا 50 هزار دلار سرمایه گذاری کنید. با این شرایط اگر معامله باینری را با 50 دلار شروع کنید سیستم مارتینگل قطعا عمل می کند. این طور نیست؟
البته باید در نظر داشته باشیم که حتی اگر محدودیتی در معاملات وجود نداشته باشد منابع مالی ما محدود هستند. بنابراین ممکن است قبل از اینکه پیش بینی ما در سیستم مارتینگل به واقعیت تبدیل شود کل سرمایه خود را با دو برابر کردن حجم معامله از دست بدهیم.
مارتینگل در فارکس
با اینکه این سیستم در هر بازاری قابل اجرا است اما تمرکز ما بر روی بازار ارز می باشد. زیرا بالاترین نرخ سودآوری را در معاملات باینری آپشن ارز می توان یافت.
متغیرها در بازار فارکس بر خلاف بازی رولت دائما در حال تغییر هستند و شرایط از معامله ای به معامله دیگر، متفاوت است. همچنین شرایط معامله در هر لحظه تغییر می کند.
معامله باینری آپشن را با سر رسید 60 ثانیه ای در نظر بگیرید. در معاملات باینری آپشن بازار فارکس کافی است پس از منقضی شدن زمان معامله، موقعیت قیمت به اندازه یک پیپ در جهت پیش بینی معامله گر قرار داشته باشد.
برای مثال فرض کنید اوراق قرضه اروپایی با بازده بالا به فروش رسیده و حجم زیادی از نقدینگی را جذب کرده است. بنابراین معامله گران فارکس احتمالا شروع به فروش یورو خواهند کرد.
در حالت معمول، احتمال هر کدام از گزینه های Call و Put بیش از 50% نیست. اما در مثال ذکر شده، شانس گزینه Put بیشتر از Call است.
در سناریوی دیگر فرض کنید بانک فدرال رزرو، نرخ بهره دلار را افزایش دهد. بدین ترتیب، احتمالات 50/50 دوباره به هم می خورد.
علاوه بر داده های اقتصادی، رویدادهای جهانی مانند بلاهای طبیعی و سخنرانی های افراد مهم تاثیرات قابل توجهی بر بازار فارکس می گذارند.
این وقایع همانند داده های اقتصادی بصورت برنامه ریزی شده و طبق تقویم اقتصادی رخ نمی دهند و ممکن است در هر لحظه اتفاق بیفتند.
اگر چنین اتفاقاتی رخ دهد بازدهی ارزها تغییر می کند و ممکن است موجب زیان های قابل توجه و متوالی معامله گر شود. بدین ترتیب، معامله گر مارتینگل توسط نیروهای مرموز بازار، سر در گم می شود.
زمانیکه وارد معامله باینری آپشن 60 ثانیه ای می شوید در حالیکه یک پیپ می تواند نتیجه معامله را تغییر دهد، با وجود قوانین باز هم دستکاری قیمت توسط بروکر اجتناب ناپذیر است.
معاملاتی که سر رسید کوتاهی دارند می توانند به راحتی دستکاری شوند بدون اینکه یک معامله گر معمولی به آن مشکوک شود.
با این تفاسیر، سبک مارتینگل نمی تواند بهترین استراتژی معاملاتی برای بازار باینری آپشن باشد.
اگر معامله گر، داده های اقتصادی و رویدادهای جهانی را دنبال کند آیا سیستم مارتینگل کارایی خواهد داشت؟ اگر بانک رزرو فدرال، نرخ بهره را افزایش دهد می توانیم دلار/فرانک را (برای مثال) Call کنیم و هر بار که معامله با زیان بسته شد با حجم دو برابر وارد معامله جدید شویم.
در این صورت، احتمال بیشتر با ما خواهد بود. همچنین تایم فریم معامله را از 60 ثانیه به تایم های بزرگتر مانند 15 دقیقه ای یا یک ساعته تغییر می دهیم.
مارتینگل و تحلیل بنیادی
در اینجا سعی می کنیم استراتژی مارتینگل را با تحلیل بنیادی، ترکیب کنیم و معاملات را بر اساس ارقام اقتصادی و رویدادهای جهانی انجام دهیم.
ابتدا با تقویم اقتصادی شروع می کنیم. بسیار اتفاق می افتد که ارقام اقتصادی بهتر از انتظارات بازار است. بدین ترتیب، ارز مورد نظر در ابتدا صعود می کند ولی پس از آن به سرعت فروخته شده و نزول می کند.
با این حال نباید فراموش کنیم که هیچ چیز در بازار، تصادفی نیست.
گزارش اشتغال را بعنوان داده های اقتصادی ما در نظر بگیرید. شرکت های سرمایه گذاری بسیاری مانند سیتی بانک و مورگان استنلی وجود دارند که پیش بینی خود را در رابطه با داده های اقتصادی، منتشر می کنند.
اگر پیش بینی اکثریت مبنی بر مثبت بودن داده ها باشد معامله گران فارکس شروع به خرید ارز مورد نظر و یا بستن موقعیت های فروش خود در بازار می کنند.
این قیمت گذاری (بالا رفتن قیمت) ممکن است در طی چندین روز قبل از تاریخ انتشار یا در روز انتشار خبر، ایجاد شود. اگر اخبار، طبق پیش بینی ها یک گزارش قوی را منتشر کند، قیمت با توجه به اخبار مثبت، یک جهش کوچک را تجربه می کند.
سپس معامله گرانی که در طی این قیمت گذاری (صعود قیمت) نقش داشته اند (خرید کرده اند) سود خود را شناسایی می کنند (ارز را می فروشند). در نتیجه نرخ ارز به سرعت ریزش می کند.
بدین ترتیب، یک معامله گر باینری آپشن که معاملات خود را بر پایه اخبار انجام می دهد، ممکن است در زمان هایی که بازار خشم خود را نشان می دهد دچار زیان های متوالی گردد.
بنابراین در چنین شرایطی اعتقاد به اینکه بازار بالاخره در یک مرحله بایستی باز گردد، موجب می شود تا معامله گر، کل سرمایه خود را از دست بدهد.
در زیر، نمونه ای از این سناریو را به شما نشان خواهیم داد که طی آن معامله گرانی که با توجه به اخبار از روش مارتینگل استفاده می کرده اند دچار ضررهای سنگین شده اند.
نمودار دلار آمریکا / ین ژاپن (USD/JPY)
بانک ژاپن تصمیم گرفت که برنامه “کاهش کمی (QE)” خود را افشاء کند که موجب فروش قابل توجه ین در مقابل سبدی از ارزهای دیگر شد. در طی برنامه QE، بانک ژاپن با خرید اوراق قرضه از بازار آزاد موجب افزایش عرضه پول در اقتصاد می شود.
اما معامله گران مارتینگل که تصمیم گرفتند بر روی USD/JPY با سر رسیدهای دورتر وارد معامله فروش (Put) شدند به دام افتادند. دو برابر کردن اندازه معامله در جهت قبلی (فروش) غیر از زیان های سرسام آور، نتیجه دیگری نداشت.
مارتینگل و تحلیل تکنیکال
جهت بررسی موضوع می خواهیم از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) و همچنین سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنیم.
اندیکاتور RSI نشان می دهد که چه زمان، بازار در شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش قرار دارد.
جهت یادآوری، زمانیکه اندیکاتور به زیر 30 نزول می کند بازار در وضعیت اشباع فروش قرار دارد و زمانیکه بالای 70 است، بعنوان اشباع خرید در نظر گرفته می شود.
همچنین سطح حمایت، سطحی است که نمودار نتوانسته حداقل دو بار به پایین تر از آن نزول کند. سطح مقاومت نیز سطحی است که قیمت نتوانسته حداقل دو بار به بالاتر از آن صعود کند.
RSI، سطوح حمایت و مقاومت بر روی نمودار رسم می شوند. اگر قیمت به سطح حمایت برسد و RSI در محدوده اشباع فروش باشد، همزمان گزارش های مثبت اقتصادی منتشر شود، شانس با صعود نرخ ارز خواهد بود. آیا این بهترین شرایط برای اعمال استراتژی مارتینگل است؟
هیچ معامله گری نمی تواند در همه معاملات موفق باشد. با وجود استراتژی های معاملاتی و تحلیل های بینادی و تکنیکالی باز هم زمان هایی وجود دارد که بازار بر خلاف شما حرکت می کند.
زمانیکه یک زیان اتفاق می افتد بسیاری از معامله گران نمی توانند این زیان را بپذیرند. بنابراین سعی می کنند تا با بالا بردن لوریج یا اندازه معامله، آن را جبران کنند. این مسائل روانشناختی در بازار موجب می شود تا بسیاری از معامله گران از سرمایه گذاری خود دست بکشند.
سیستم مارتینگل با تشویق برای دو برابر کردن سایز معامله جهت پوشش زیان معامله قبل و رسیدن به سود، موجب تشدید اثرات روانی زیان می شود. نتیجه این کار همانطور که تصور می کنید می تواند ویران کننده باشد.
استراتژی مارتینگل این قانون را دنبال می کند که رخدادهای گذشته نمی تواند در پیش بینی آینده نقشی داشته باشد. این قانون، کاملا مخالف با اصول تحلیل تکنیکال است.
زمانیکه شما معاملات باینری آپشن را با استفاده از تحلیل های بنیادی و تکنیکالی انجام می دهید، چرا زیان یک معامله را نپذیرید و بدون دو برابر کردن حجم معامله، به دنبال یک معامله بهتر نباشید؟ این شما را از یک زیان قابل توجه و اندوه ضرر معامله دور خواهد کرد.
تفاوت بسیاری بین شرط بندی و معاملات باینری آپشن وجود دارد. اگر شما معامله را همانند شرط بندی می بینید، نرخ موفقیت شما همانند یک قماز باز معمولی خواهد بود.
با بکارگیری استراتژی های بنیادی و یا تکنیکی و همچنین مدیریت ریسک محافظه کارانه می توانید موفقیت خود را در بازارهای جهانی افزایش دهید.
زمانیکه معامله باینری شما با سود پایان می یابد پاداش معامله از معامله گران ناموفق تامین می شود. بنابراین جهت پرداخت به معامله گران موفق، بایستی دیگر معامله گران به معاملات زیان ده خود ادامه دهند. پس بهتر است با بکارگیری استراتژی مناسب در دسته دوم قرار نگیرید.
نتیجه گیری
در بازارهای مالی، معامله کردن تنها بخشی از موفقیت است. مدیریت سرمایه و ریسک نیز بخش های دیگر موفقیت را تشکیل می دهند.
در استراتژی مارتینگل مدیریت ریسک در معامله رعایت نمی شود. زیرا با هر بار زیان، حجم معامله دو برابر می شود. بدین ترتیب ممکن است حجم به اندازه ای بزرگ شود که درصد قابل توجهی از سرمایه شما تنها در یک معامله سرمایه گذاری شود و این با قوانین مدیریت ریسک، همخوانی ندارد.
با این حال می توانید این استراتژی را تعدیل کنید تا ریسک معاملات شما به یک سطح قابل قبول برسد. برای مثال می توانید حداکثر تعداد معاملات متوالی را برای خود مشخص کنید.
همچنین با ترکیب مارتینگل با دیگر استراتژی ها ممکن است به نتیجه مطلوبی برسید. پس فراموش نکنید که معامله گری یک هنر است و شما می توانید یک استراتژی ناکارا را به یک استراتژی سودآور تبدیل کنید.