الگوی سایفر یکی از الگوهای کمتر شناخته شده هارمونیک است. با این حال، یک الگوی معاملاتی قدرتمند است که بکارگیری آن می توانید سودهای خوبی را برای معامله گران بورس و فارکس به ارمغان بیاورد.
در اینجا قصد داریم جزئیات این الگو و نحوه معامله بر اساس آن را برای شما شرح دهیم.
الگوی هارمونیک سایفر
سایفر یک الگوی بازگشتی است که در دسته الگوهای هارمونیک طبقه بندی می شود. این الگو در همه بازارهای مالی از جمله بازارهای فارکس، بورس، فیوچرز و ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد.
الگوی سایفر در مقاسیه با دیگر الگوهای هارمونیک مانند گارتلی، خفاش و پروانه، کمتر در نمودار قیمتها ظاهر می شود.
الگوی سایفر دارای 4 حرکت قیمتی است که نسبت های فیبوناچی مشخصی بین آنها برقرار است. در ادامه در مورد این حرکات قیمت و ارتباط آنها بحث خواهیم کرد. الگوی سایفر معمولا در یک بازار روند دار تشکیل و بعنوان حرکت انتهایی روند ظاهر می شود. این بدان معنی است که پس از تشکیل الگو یک بازگشت قیمت را در بازار شاهد خواهیم بود.
الگوی سایفر در یک روند صعودی، قله های بالاتر و کف های بالاتر را تشکیل می دهد. بالعکس در یک روند نزولی، الگوی سایفر، کف ها پایین تر و قله های پایین تر را ایجاد می کند.
سه حرکت اول این الگو شبیه به یک زیگزاگ است. در زیر می توانید شکل کلی الگوی سایفر را مشاهده می کنید. ساختار شکل زیر یک الگوی سایفر صعودی را نشان می دهد.
همانگونه که در شکل بالا مشاهده می شود الگو از 5 نقطه شامل نقاط X، A، B، C، D تشکیل شده است. بنابراین 4 حرکت قیمتی مجزا الگو را شکل می دهند. اولین حرکت، XA، دومین حرکت AB، سومین حرکت BC و چهارمین حرکت قیمتی CD می باشد.
شما می توانید در تصویر مشاهده کنید که چگونه نقطه A و نقطه C در سایفر صعودی، قله های بالاتر را ایجاد کرده اند. همچنین نقطه B یک کف بالاتر را تشکیل داده است.
قوانین الگوی سایفر
حال، وارد جزئیات بیشتر می شویم. زیرا جهت شناسایی الگوی سایفر بایستی از قوانین آن آگاهی داشته باشیم.
اولین حرکت الگو، حرکت XA نام دارد. دومین حرکت، موج AB است که بخشی از حرکت قبلی (XA) را به عقب باز می گردد. حرکت AB یک موج اصلاحی است.
حرکت سوم، موج BC است که انتهای آن از قله A بالاتر می رود. در نهایت، موج CD را خواهیم داشت که بخشی از کل حرکت ایجاد شده X تا C را باز می گردد.
حالا نوبت آن است تا روابط فیبوناچی بین هر حرکت با دیگر موج ها را مشخص کنیم.
حرکت AB بایستی حداقل تا 38.2% و حداکثر تا 61.8% موج XA باز گردد.
موج BC بایستی حداقل به اندازه 127% فیبوناچی اکستنشن موج XA ادامه یابد. همچنین BC نبایستی بیش از 141.4% حرکت XA ادامه داشته باشد.
نقطه D بایستی بر روی یا در نزدیکی فیبوناچی 78.6% کل حرکت X تا C را باز گردد.
در بین این قوانین، اولین و آخرین مورد برای شناسایی الگوی سایفر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
دو ابزار اصلی فیبوناچی وجود دارد که در اغلب پلتفرم های معاملاتی در دسترس می باشد. اولین ابزار، فیبوناچی بازگشتی و دومین مورد، ابزار فیبوناچی اکستنشن است.
علاوه بر این، اندیکاتورها و نرم افزارهایی وجود دارند که الگوی هارمونیک سایفر را بصورت اتوماتیک بر روی نمودار، شناسایی می کنند.
سوالی که در ذهن اغلب معامله گران وجود دارد این است که آیا در هنگام شناسایی الگوهای هارمونیک بایستی سایه کندل ها را در نظر بگیریم یا قیمت بسته شدن را مد نظر قرار دهیم؟
برای پاسخ به این سوال باید بگوییم که بستگی دارد.
اگر سایه کندل استیک بطور غیرمعمولی بلند باشد بهتر است قیمت بسته شدن کندل (Close) را در نظر بگیرید. از سوی دیگر، اگر سایه شمع یا کندل در حد نرمال باشد سایه شمع را جهت اندازه گیری فیبوناچی مد نظر قرار دهید.
الگوی سایفر صعودی
در شکل زیر ویژگی های الگوی سایفر صعودی را مشاهده می کنید.
اولین موج، XA یک حرکت صعودی است.
موج بعدی، AB است. قیمت در این موج نزول می کند و بخشی از موج XA را باز می گردد. این حرکت بایستی بین 38.2% تا 61.8% موج XA ادامه یابد.
حرکت BC یک موج صعودی است که از قله A بالاتر می رود. این حرکت، مابین 127.2% و 141.4% موج XA اولیه، خاتمه می یابد.
حرکت آخر، موج CD است که طی آن قیمت کاهش می یابد. این موج تا محدوده 78.6% فیبوناچی کل حرکت XC ادامه می یابد.
زمانیکه قیمت در سطح 78.6% به نقطه D رسید، الگوی هارمونیک سایفر صعودی تکمیل شده است. بدین ترتیب، انتظار می رود قیمت از این نقطه صعود کند.
الگوی سایفر نزولی
شکل و قوانین کلی سایفر نزولی را می توانید در شکل زیر مشاهده کنید.
حرکت اولیه XA یک حرکت نزولی است که از نقطه X شروع می شود.
موج AB صعود می کند و بخشی از حرکت XA را باز می گردد. این حرکت بازگشتی بایستی قیمت را تا بین 38.2% و 61.8% حرکت XA پیش ببرد.
حرکت BC یک حرکت کاهشی است که از کف قیمتی A نیز عبور می کند. این موج بین 127.2 تا 141.4 درصد فیبوناچی اکستنشن XA خاتمه می یابد.
موج CD نیز صعود می کند و تا محدوده 78.6% کل حرکت X تا C را باز می گردد.
زمانیکه قیمت در فیبوناچی بازگشتی به نقطه D رسید، الگوی سایفر نزولی تکمیل شده است و انتظار می رود قیمت از این نقطه کاهش یابد.
الگوی هارمونیک سایفر و الگوی هارمونیک شارک (کوسه)
برخی معامله گران بازارهای فارکس و بورس که برای معاملات خود از الگوهای هارمونیک استفاده می کنند الگوهای سایفر و شارک را با یکدیگر اشتباه می گیرند.
البته الگوی شارک شباهت های دارد اما دارای تفاوت هایی نیز می باشد که در اینجا به آنها می پردازیم.
در زیر، شکل کلی هر دو الگوی شارک و سایفر را در کنار هم قرار داده ایم تا تفاوت ها را راحت تر مشاهده کنید.
با وجود اینکه شباهت هایی در این دو الگو وجود دارد چندین تفاوت کلیدی نیز وجود دارد که معامله گران بایستی آنها را به خاطر بسپارند.
ابتدا به نحوه علامت گذاری هر دو الگو توجه کنید. الگوی سایفر با حروف XABCD و الگوی شارک با 0XABC نشان داده می شود.
موج دوم در الگوی سایفر بایستی تا نسبت خاصی از فیبوناچی باز گردد در حالیکه چنین الزامی در الگوی شارک وجود ندارد.
سومین موج در سایفر بایستی بین 127 تا 141 درصد حرکت XA خاتمه یابد. اما این محدوده در الگوی شارک (کوسه) اندکی عریض تر است و مابین 113 تا 161.8 درصد، خاتمه می یابد.
آخرین موج در الگوی سایفر تا محدوده 78.6% کل حرکت XC ادامه می یابد. در حالیکه موج آخر در الگوی شارک مابین 88 تا 113 درصد حرکت 0 تا B خاتمه می یابد.
همانطور که مشاهده کردید الگوی شارک (Shark) و الگوی سایفر (Cypher) در شکل کلی و در نسبت های فیبوناچی دارای تفاوت هایی با یکدیگر هستند.
استراتژی معاملاتی سایفر
حال می خواهیم بر اساس الگوی سایفر یک استراتژی معاملاتی ایجاد کنیم. هنگامیکه بازار را جهت یافتن یک ساختار مشابه با الگوی سایفر جستجو می کنید بایستی قبل از هر کار دیگری، نسبت های مهم فیبوناچی را بررسی کنید.
پس از اینکه اطمینان پیدا کردیم الگو معتبر است، می توانیم در محدوده تکمیل شدن الگو (نقطه D)، خود را برای یک معامله سودآور آماده کنیم.
در زیر، قوانین معاملاتی خرید را در الگوی سایفر صعودی مشاهده می کنید:
- یک سفارش محدود خرید (Buy Limit Order) در سطح 78.6% حرکت XC قرار دهید. این نقطه همان نقطه D است.
- سفارش حد زیان (Stop Loss) را پایین تر از نقطه X قرار دهید.
- ما از استراتژی حد سود دوتایی استفاده می کنیم. حد سود اول را دقیقا در زیر قله A قرار می دهیم. حد سود بعدی را دقیقا در زیر قله C تنظیم می کنیم.
همچنین قوانین معامله فروش در الگوی سایفر نزولی به شرح زیر می باشد:
- یک سفارش محدود فروش (Sell Limit Order) در سطح 78.6% فیبوناچی حرکت XC قرار دهید. این نقطه همان نقطه D است.
- حد زیان را بالاتر از نقطه X تعیین کنید.
- ما از استراتژی حد سود دوتایی استفاده می کنیم. حد سود اول را دقیقا بالاتر از نقطه A و حد سود دوم را بالاتر از نقطه C قرار می دهیم.
مثالی از الگوی سایفر صعودی
حال به یک معامله واقعی در بازار فارکس می پردازیم که بر اساس الگوی سایفر صعودی ایجاد شده است.
این معامله در تایم فریم 4 ساعته بر روی جفت ارز دلار استرالیا / دلار آمریکا انجام شده است.
در تصویر بالا الگوی سایفر را مشاهده می کنید که در قالب یک سایه آبی رنگ، مشخص شده است.
توجه کنید که حرکت شارپ صعودی از نقطه X شروع شده و در نقطه A پایان یافته است. قیمت از نقطه B شروع به نزول می کند و کف B را ایجاد می کند. نقطه B در سطح 44% موج XA قرار گرفته است که مطابق با قوانین الگوی سایفر است.
پس از تکمیل نقطه B قیمت دوباره اوج می گیرد و موج BC ایجاد می شود. توجه کنید که در حین تشکیل این موج، قیمت چگونه از قله A عبور می کند.
با حرکت آخر نیز موج CD تکمیل می شود.
ما می دانیم که یکی از مهم ترین روابط فیبوناچی در الگوی سایفر، نقطه D می باشد که در محدوده 78% حرکت XC است.
بنابراین بر اساس قوانین معاملاتی سایفر، در این نقطه وارد معامله خرید می شویم. شما می توانید نقطه ورود را در نمودار مشاهده کنید.
اولین کاری که پس از نقطه ورود بایستی به آن توجه کنیم تعیین محل حد زیان معامله است. حد زیان بایستی در زیر نقطه شروع X قرار گیرد. حد زیان را با یک خط مشکی، پایین تر از نقطه ورود بر روی نمودار، مشخص کرده ایم.
همانطور که در نمودار مشاهده می کنید، پس از اینکه وارد معامله خرید شده ایم قیمت اندکی ریزش کرده است. اما خوشبختانه هنوز از حد زیان ما فاصله دارد.
استراتژی سایفر، نیاز به یک حد سود دوتایی دارد. هدف اول ما قله A می باشد که در نمودار بالا با “حد سود 1” مشخص شده است. همچنین هدف دوم در قله C قرار دارد که می توانید آن را با عنوان “حد سود 2” در نمودار مشاهده کنید.
همان گونه که مشاهده می شود نمودار به راحتی به هر دو هدف قیمتی دست یافته و معامله با سود قابل توجه به پایان رسیده است.
مثالی از الگوی سایفر نزولی
حال می خواهیم یک معامله بر اساس الگوی سایفر نزولی را به شما نشان دهیم.
در زیر، نمودار یورو / دلار کانادا را در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید.
نمودار EUR/CAD از نقطه X شروع به نزول کرده و فشار فروش، نرخ این جفت ارز را تا نقطه A ادامه داده است. این حرکت، موج XA را ایجاد می کند.
سپس قیمت صعود می کند و در 62% موج XA خاتمه می یابد. انتهای این صعود، نقطه B می باشد.
62 درصد تنها اندکی از حداکثر 61.8% درصد بیشتر است. با این حال، به اندازه کافی به سطح قابل قبول الگوی سایفر، نزدیک است که آنرا معتبر در نظر بگیریم.
پس ازاینکه نقطه B ایجاد شد قیمت شروع به نزول کرده و از کف A پایین تر آمده است. بدین ترتیب نقطه C ایجاد می شود.
پس از تشکیل BC، قیمت اوج می گیرد و بخشی از کل نزول را باز می گردد. این نقطه D می باشد که تا محدوده 78% حرکت X تا C را باز گشته است.
شما می توانید در نمودار ببینید که سیگنال ورود به معامله فروش در کجا صادر شده است. همانطور که مشاهده می کنید پس از ورود به معامله فروش، قیمت اندکی افزایش یافته است. اما سپس نزول کرده و یک الگوی کندل استیک ستاره صبح را تشکیل داده است.
الگوی ستاره صبح، احتمال نزول قیمت را افزایش می دهد و ما با اعتماد به نفس بیشتری معامله را دنبال می کنیم.
حد زیان معامله را نیز بالاتر از نقطه X قرار می دهیم. این سطح قیمتی را با یک نقطه چین در نمودار بالا مشاهده می کنید.
سرانجام می توانید به حد سود معامله توجه کنید که در دو قیمت متفاوت بر روی نمودار مشخص شده اند. این قیمتها متناظر با سطوح A و C هستند.
شما بخشی از معامله را در حد سود اول و مابقی را در حد سود دوم می بندید و از معامله خارج می شوید.
نتیجه گیری
الگوی سایفر یک الگوی هارمونیک نسبتا پیچیده است و معامله گران کمتری با ساختار آن آشنایی دارند. نرخ موفقیت این الگو بسیار بالاست و نسبت پاداش به ریسک جذابی دارد.
مانند سایر الگوهای هارمونیک، این بسیار مهم است که با دقت کافی، الگو تایید شود. ما نمی خواهیم درباره نسبت های ایده آل فیبوناچی، خشک عمل کنیم. اما نبایستی سهل انگارانه با آن برخورد کنیم.
الگوهایی که نسبت های فیبوناچی دقیق تری دارند در مقایسه با آنهایی که با نسبت های فیبوناچی ضعیف تری تشکیل شده اند، دارای نرخ موفقیت بالاتری هستند.
موضوع آخری که بایستی به آن اشاره کنیم این است که بکارگیری الگوی سایفر در تایم فریم های بالاتر مانند تایم فریم 4 ساعته و بیشتر، نتیجه مطلوب تری ارائه می دهد.