استاپ هانتیگ یکی از ناگوارترین وقایعی است که معامله گران خرده قربانی آن می شوند بدون آنکه اطلاع داشته باشند استاپ هانتینگ واقعا چیست. همچنین چندین نظریه در مورد این رویداد بازار وجود دارد. در اجتماع های فارکس، معامله گران تازه کار درباره این موضوع زیاد بحث می کنند. اما بسیاری از آنها بدرستی نمی دانند که در این نوع از حرکت قیمت چه اتفاقی می افتد.
قبل از هر چیزی باید بدانیم چه کسی استاپ لاس های ما را شکار می کند. آیا این بروکر است؟ یا بازارگردان؟ یا دیگر نیروهای بازار؟ چه کسی سفارشات ما را هدف قرار می دهد و چرا این کار را انجام می دهد؟
اما قبل از اینکه به شرح این موضوعات بپردازیم بهتر است که به چند سوال پاسخ دهیم:
استاپ هانتیگ چیست؟
استاپ هانتینگ اشاره به زمانی دارد که سفارشات محدود (Limit Orders) تعداد زیادی از معامله گران انجام می شود. در اغلب اوقات این اوردرها سفارشات استاپ لاس هستند. صرف نظر از اینکه یک تریدر موقعیت خرید یا فروش دارد، استاپ هانتینگ زمانی رخ می دهد که اکثر سفارشات استاپ لاس اجرا می شوند. سپس اندکی پس از آن، قیمت تغییر جهت می دهد و حرکت به جهت مخالف شروع می شود.
اجرای سفارشات استاپ لاس روی موقعیت های معاملاتی باز، قبل از حرکت قیمت به مسیر اصلی، چیزی است که به نام “استاپ لاس هانتینگ” شناخته می شود.
چگونه استاپ هانتیگ در فارکس رخ می دهد؟
استاپ هانتینگ یک سناریوی معمول در اغلب اوقات است. به ویژه زمانیکه شما یک معامله گر روزانه در بازار فارکس هستید. شما نمودارها را بررسی می کنید و یک موقعیت مناسب جهت معامله می یابید. سپس یک موقعیت معاملاتی به همراه حد سود (TP) و حد زیان (SL) باز می کنید. بعد منتظر میمانید تا قیمت در جهت موقعیت شما حرکت کند و سرانجام به حد سود شما برسد.
شما از کار خود اطمینان دارید. زیرا نمودار قیمتها را در تایم فریم های مختلف تحلیل کرده اید. جفت ارز مناسب را یافته اید. جهت موقعیت را بدرستی انتخاب کرده اید. با حجم مناسب وارد معامله شده اید و حد سود قابل قبولی را در نظر گرفته اید. در واقع شما هر کاری که برای توجیه یک معامله لازم بوده را انجام داده اید. ناگهان بازار به سمت حد ضرر شما حرکت می کند و با برخورد نمودار به آن، موقعیت معاملاتی شما بسته می شود. پس از آن، قیمت دوباره در جهت پیش بینی شما حرکت می کند.
آیا این اتفاق چند بار برای شما افتاده است؟ برای من این اتفاق بسیار بیشتر از چند بار رخ داده است و من فکر می کردم که تمام دنیا دست به یکی کرده اند تا معاملات من موفق نباشد.
یک مثال:
در نمودار بالا دایره های زرد رنگ، استاپ هانت ها را نشان می دهند. حرف های بزرگ لاتین، ناحیه هایی را نشان می دهند که نقدینگی زیادی در آن نقاط متمرکز شده اند. همانگونه که مشاهده می کنید این نقاط قله ها و کف های نمودار قیمت هستند. بنابراین براحتی می توان حدس زد که بالاتر از این قله ها و پایین تر از کف های اصلی، سفارشات و نقدینگی زیادی جمع شده اند. همچنین توجه کنید که چگونه پس از هر استاپ هانتیگ، قیمت در جهت عکس حرکت کرده است.
چه کسی استاپ های شما را شکار می کند؟
در بازار فارکس باور غالب این است که علت استاپ هانتینگ، بروکر است. نظر دیگر این است که موسسات بازارگردانی، استاپ ها را هدف قرار می دهند. واقعیت این است که هر دو آنها این کار را انجام می دهند. اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم هر دو انجام می دادند.
دلیل اینکه می گوییم انجام می دادند این است که در زمانهای نه چندان دور بروکرها این تکنیک را بر علیه مشتریانشان بکار می بردند. یک بروکر می توانست یک قیمت غیر واقعی را به پلتفرم معاملاتی شما اضافه کند. بدین ترتیب قیمت به حد زیان شما برخورد می کرد و بروکر پول شما را تصاحب می کرد. اما اینک دوره دیگری است و بروکرهای STP و ECN نیازی به استاپ هانتیگ پیدا نمی کنند.
اولا، اگر یک بروکر این عمل غیر اخلاقی را انجام دهد مجوز او باطل شده و کسب و کار خود را از دست می دهد. از آنجا که مقایسه و مشاهده اختلاف نرخ های بین دو بروکر کار ساده ای است استاپ هانتینگ اتفاق نمی افتد.
دوما، اگر هنوز هم بروکری باشد که استاپ هانتینگ را انجام می دهد، دیر یا زود از معاملات آربیتراژ زیان خواهد دید. این بدان معنی است که قیمتهای غیر واقعی وارد شده به پایگاه داده موجب ایجاد فرصتهای آربیتراژی می شود که بر علیه بروکر است و بروکر نخواهد توانست با سرعت کافی، خود را در مقابل این ریسک، پوشش دهد.
می توان گفت این روزها اغلب بروکرها خود را با رویه ها و خط مشی های عمومی تطابق داده اند. در واقع تضاد منافع تا حد زیادی از بین رفته است و بروکرها جهت کسب سود نیاز دارند تا مشتریانشان سود کنند. اما چندین سال قبل شرایط متفاوت از امروز بود.
پس اگر این بروکر نیست که استاپ های ما را شکار می کند، این موسسات بازارگردانی است که این کار را انجام می دهند.
موسسه بازارگردان شخصی است که توانایی و منابع کافی جهت به حرکت درآوردن بازار را دارد. اینها موسسات بین بانکی اصلی هستند که به شرکتهای سرمایه گذاری، خدمات ارائه می دهند. سازمانهای تجاری، هج فاندها و جمع کثیری از سرمایه گذاران انفرادی با سرمایه های کلان از جمله مشتریان اینگونه موسسات مالی هستند. همین موسسات بازارگردان، نقد شوندگی را برای بروکرهای STP/ECN فراهم می کنند.
اگر بخواهیم شفاف بگوییم روند قیمتها توسط سفارشات بازیگران بزرگ بازار، ایجاد می شوند و در این مسئله شکی نیست. این سفارشات از طریق بانکهای بازارگردان انجام می شود.
چرا استاپ هانتینگ اتفاق می افتد؟
استاپ هانتینگ در فارکس ممکن است به دلایل زیادی رخ دهد. همچنین ممکن است در تمام طول روز اتفاق بیفتد. برای مثال ممکن است در زمان انتشار اخبار این اتفاق رخ دهد و موجب خروج عده ای از موقعیت های معاملاتیشان شود. در این مواقع نقدینگی بازار کاهش می یابد زیرا افراد منتظر انتشار اخبار جدید هستند. بنابراین با کاهش نقدینگی، بازار براحتی قابل دستکاری خواهد بود. اسپردها عریض می شوند و در نتیجه استاپ اوردهای مربوط به موقعیتهای معاملاتی که قبل از انتشار اخبار باز شده بودند اجرا خواهند شد.
همچنین استاپ هانتینگ ها در زمان تجمع بازار نیز اتفاق می افتد. در طول این دوره، نمودار قیمتها در یک کانال حرکت می کند. اغلب معامله گران، استاپ اوردرهای خود را دقیقا بالاتر و پایین تر از این کانال قرار می دهند بدون اینکه فضای بیشتری برای حرکت قیمت بگذارند. در نهایت استاپ اوردرها اجرا می شوند و بازار بدون مشارکت این دسته از افراد به راه خود ادامه می دهد. تجمع بازار در یک محدوده قیمت، از چند ده پیپ تا چند صد پیپ مشاهده می شود.
بطور کلی اغلب استاپ هانتینگ ها در بازار فارکس به علت نقدینگی بازار اتفاق می افتد. در واقع می توان گفت که این کار، شکار نقدینگی است.
استاپ ها و نقد شوندگی
نقد شوندگی را می توان قابلیت یک دارایی جهت خرید و فروش و تبدیل شدن به وجه نقد به قیمت منصفانه بازار بدون هیچ مانعی تعریف کرد. نقد شوندگی، میزان خرید و فروش یک سرمایه گذاری را نشان می دهد. بنابراین چیزی که نقد نیست کمتر قابلیت خرید و فروش را دارد. یک بازار متشکل از معامله گران و نوسان گیران زیاد به عنوان یک بازار نقد در نظر گرفته می شود.
همانگونه که می دانید حجم معاملات ما سرمایه گذاران خرد به اندازه کافی بزرگ نیست تا بتواند تاثیری بر قیمتها داشته باشد. بنابراین ما زمانیکه وارد یک موقعیت معاملاتی می شویم یا از آن خارج می شویم هیچوقت نبایستی نگران نقد شوندگی، اجرا و لغزش قیمت باشیم. اما برای موسسات بزرگ، ورود و خروج از یک موقعیت معاملاتی می تواند یک مشکل بزرگ باشد. چرا که اندازه معاملات آنها بسیار بزرگ است.
یکی از اهداف اولیه موسسات تریدر، انجام معامله با کمترین تاثیر ممکن بر قیمتها می باشد. این بدان معنی است که معامله گران بزرگ بدنبال نقاطی در بازار می گردند که نقدینگی کافی جهت معامله وجود داشته باشد. در اغلب اوقات، نقدینگی زیاد در نقاطی یافت می شود که سفته بازان، سفارشات استاپ لاس را برای موقعیتهای بازشان در آنجا قرار داده اند و یا سفارشات خرید و فروش در انتظار (Pending Order) یا سفارش های متوقف را در آنجا قرار داده اند. جهت آشنایی بیشتر با انواع سفارشات مقاله مربوطه را مطالعه کنید.
اوردرهای در حال انتظار روی موقعیتهای باز و یا جهت ایجاد یک موقعیت جدید، راهنمایی هستند برای درک اینکه چرا موسسات مالی بزرگ در این نقاط بخصوص ترید می کنند.
چگونه از استاپ هانتینگ دوری کنیم؟
اگر بخواهیم صادق باشیم برای دوری از استاپ هانتینگ کار زیادی نمی توانیم انجام دهیم. این قسمتی از معامله گری است. اما روشهایی که در زیر ارائه می شود به شما کمک می کند تا اثرات منفی استاپ هانتینگ به حداقل برسد.
ورود از نقاط استاپ اولیه:
این یک تکنیک بسیار ساده برای ورود است. اما این روش، مقداری تلاش و نظم از طرف معامله گر را می طلبد. کلیت مفهوم این است که هر زمان نقطه مناسبی جهت ورود به یک معامله را یافتید اوردر خود را بسرعت اجرا نکنید و یک لحظه صبر کنید. سپس نقطه ورود خود را تغییر دهید و به ناحیه ای ببرید که اگر این معامله را انجام می دادید استاپ لاس خود را در آن نقطه قرار می دادید.
برای مثال فرض کنید شما می خواهید وارد یک موقعیت خرید شوید. شما می خواهید در نرخ 1.2550 این سفارش را اجرا کنید و حد زیان خود را در 35 پیپ پایین تر روی 1.2515 قرار دهید. در این حالت شما نباید وارد معامله شوید. ابتدا یک سفارش محدود خرید (Buy Limit) روی 1.2515 قرار دهید و حد زیان خود را 35 پیپ پایین تر روی 1.2480 تعیین کنید. بنابراین شما معامله خود را از نقطه استاپ لاس اولیه شروع کرده اید.
استاپ لاس شما نقطه ورود شما می شود. همانگونه که مشاهده کردید شما تنها یک بازی ذهنی با خوتان انجام می دهید. با این کار استاپ اوردر خود را با سفارشات اکثر معامله گران دیگر متمایز می کنید. این کار شما را وادار می کند تا با سفارش محدود وارد معامله شوید و معاملات احساسی که به قیمت بازار انجام می شوند حذف خواهند شد.
عیب این تکنیک در این است که شما معاملات کمتری انجام خواهید داد. زیرا همه سفارشات شما اجرا نخواهد شد. همچنین حسن این روش این است که وقتی قیمت به حد زیان سایرین برخورد کرده و از بازار خارج می شوند شما با نرخ بهتری وارد معامله می شوید. اما معمولا بازار به اوردر شما می رسد و معامله شما ایجاد می گردد.
استاپ های ATR:
ATR یا Average True Range یک اندیکاتور است که به معامله گران کمک می کند تا درک بهتری از میزان نوسان فعلی بازار داشته باشد. با کاهش و افزایش نوسان بازار، این اندیکاتور نیز متناظر با آن تغییر می کند. ATR یک اندیکاتور مستقیم نیست. این اندیکاتور می تواند در هر تایم فریمی اجرا شود و پیشفرض آن برای محاسبه 14 قیمت آخر است.
قانون پیشفرضی برای اینکه چگونه از استاپ های ATR استفاده شود وجود ندارد. این که استاپ خود را دو برابر ATR قرار دهید می تواند قاعده معقولی برای یک معامله امن باشد. یعنی معامله گران می توانند استاپ لاس خود را با مضربی از ATR تعیین کنند.
برای مثال اگر شما در تایم فریم یک ساعته معامله می کنید و ATR در 22 پیپ قرار دارد، می توانید حد زیان خود را 44 پیپ =22*2 قرار دهید. اگر حد ضرر به قیمت بازار خیلی نزدیک یا از آن دور است می توانید با توجه به سبک معامله خود آن را تنظیم کنید. با تعیین حد ضرر به این روش، نوسانات کوچک بازار، شما را از موقعیت معاملاتی خارج نمی کند. استفاده از ATR جهت تعیین حد زیان در تایم فریم های بالاتر مانند 4 ساعته، روزانه یا هفتگی نتیجه مطلوب تری ارائه می دهد. معمولا در روندهای قوی، پولبک ها کم عمق هستند. بنابراین با استاپ لاس دو برابر ATR در تایم فریم روزانه، احتمال برخورد قیمت به حد ضرر به علت نوسان بازار یا معاملات بازارگردان تا حد زیادی کاهش می یابد.
استاپ های فیبوناچی:
این یکی دیگر از رویکردهای ساده تعیین حد ضرر است که با استفاده از ابزار فیبوناچی بازگشتی عمل می کند. در استفاده از این ابزار جهت تعیین استاپ لاس، تایم فریم های بالاتر نتایج بهتری خواهند داشت. همه ما می دانیم که قیمت با یک خط مستقیم بالا نمی رود بلکه با نوسان و بالا و پایین شدن به راه خود ادامه می دهد. این قاعده در زمان نزول قیمتها نیز صادق است. حتی در شرایط خنثی نیز قیمت با نوسان بالا و پایین در یک کانال افقی حرکت می کند.
اینجا سطوح بازگشتی فیبوناچی بویژه سطوح 61.8 و 76.4 مفید خواهند بود. این سطوح جهت تعیین استاپ لاس ما استفاده خواهند شد. یعنی شما استاپ لاس خود را بین 61.8% و 76.4% فیبوناچی قرار خواهید داد. بنابراین هر زمان که وارد بازار شدید ابزارهای فیبوناچی بازگشتی را بر روی نمودار رسم می کنید و حد ضرر را بعد از 61.8 فیبو قرار می دهید. اما استاپ لاس نباید از 76.4% تجاوز کند. زیرا آنجا محلی است که ما به پیشبینی خود شک می کنیم.
شاید پیش خود فکر کنید که چرا 61.8% را انتخاب کرده ایم و مثلا 50% یا 76.4% فیبوناچی را انتخاب نکرده ایم. زیرا سطح بازگشتی 61.8% حداکثر پولبکی است که در یک روند طبیعی قیمت اتفاق می افتد.
اینجا محلی است که ترس همگانی به حداکثر خود می رسد و سفته بازان کوتاه مدت از موقعیت خود خارج می شوند. در حالیکه برخی دیگر، موقعیتهای معاملاتی خود را به منظور ادامه روند اصلی ایجاد می کنند.
مثال در روند صعودی:
مثال در روند نزولی:
محدوده های سبز رنگ، ناحیه ورود با بازار است که معمولا بین سطوح بازگشتی 38.2% و 50% فیبوناچی است. محدوده های قرمز رنگ، ناحیه استاپ لاس است که بین 61.8 و 76.4 می باشد. سطوح زرد رنگ، حد سود را نشان می دهد که سطوح دنباله دار 27- و 61.8- فیبوناچی هستند.
ممکن است باز از خود سوال کنید که چرا مانند برخی ها به جای اینکه استاپ لاس خود را مابین 61.8 و 76.4 قرار دهیم موقیعت معاملاتی را در این محدوده باز نکنیم؟
در جواب باید گفت که سطح 61.8 درصد به عنوان بازگشت عمیق در نظر گرفته می شود و در همه اوقات، قیمت به این محدوده نمی رسد. در اصلاح یک موج انگیزشی (موج روند اصلی) معمولا موج اصلاحی بین 38.2 و 50 خاتمه می یابد. این بدان معنی است که حتی اگر در یک محدوده نامناسب تری وارد بازار شوید و استاپ لاس خود را بعد از 61.8 درصد قرار دهید قیمت در اغلب اوقات به حد زیان شما برخورد نخواهد کرد.
بصورت ایده آل موقیعیت معاملاتی خود را بین سطوح بازگشتی 38.2 و 50 درصد باز می کنید و حد ضرر را بعد از 61.8 درصد قرار می دهید. اما این استاپ لاس نباید از 76.4 تجاوز کند. برنامه ریزی با ابزار فیبوناچی تا حدودی یک کار ذهنی است.
در یک جلسه معاملاتی، قیمت چندین بار در جهت های مختلف نوسان می کند. توصیه می شود که از ابزار فیبوناچی در مواقعی که نوسان قیمت بسیار است استفاده شود. در موجهای انگیزشی قابل توجه نیز استفاده از فیبوناچی بازگشتی مناسب است. همچنین شما می توانید از اندیکاتور زیگزاگ (ZigZag) جهت شناسایی موجها استفاده کنید.
مثال-اندیکاتور زیگزاگ
در نظر داشته باشید که اگر از ابزار فیبوناچی در حرکتهای کوچکتر قیمت استفاده می کنید محدوده های 61.8 و 76.4 بیش از حد به قیمت ورود شما نزدیک خواهد بود و به این دلیل است که استفاده از این ابزار در تایم فریم های بزرگتر مناسب خواهد بود.
خلاصه مطلب
استاپ هانتینگ یک اتفاق معمول در فارکس است. بازارها بدنبال اوردرها و نقدینگی هستند. بدون اوردرهای جدید، قیمت میخکوب خواهد بود.
سفارش های حد زیان برای معامله گران خرد بعنوان اوردرهای حفاظتی هستند. در حالیکه برای موسسات بزرگ بعنوان منبع نقدینگی بازار بشمار می روند. زمانیکه بازیگران بزرگ بازار، موقعیت های معاملاتی ایجاد می کنند تعداد سفارشات زیادی باید اجرا شوند تا احتیاج معاملاتی آنها برآورده شود. بنابراین بازارگردان ها باید نواحی نقد بازار را بیابند تا بتوانند سفارشات آنها را اجرا کنند.
بعبارتی دیگر، بازارگردان ها به انبوهی از سفارش های متوقف نیاز دارند تا با اجرای آنها بتوانند معاملات موسسات بزرگ را برآورده کنند. این همان جایی است که بازارگردان ها موقعیتهای معاملاتی مشتریان اصلی خود را بدون توجه به مسائل دیگر اجرا می کنند. و این علت برخورد قیمت به استاپ لاس و خروج اکثر معامله گران خرد از موقعیت معاملاتیشان است.
حرفاتون درسته اما اندیکاتوره کاملا جهت درامد زایی هست و کاملا نا کار آمد هست با قدرت ذهن خودتون و فقط چارت معاملات میتونین کاملا موفق باشید تو این مارکت
نکته دوم این هست که باید بدونید دقیقا روی چه ارزی معامله کنید هر ارز خصوصیات خاص خودشو داره
بله دوست عزیز. همین طور که اشاره کردید معمولا از اندیکاتورها بعنوان بخشی از یک استراتژی و یا تایید یک سیگنال دیگر استفاده می کنند و استفاده از اونها به تنهایی ممکنه گمراه کننده باشه.
سلام مرسی فقط یجا تو سطوح فیبوناچی نوشتید ۷۶.۴ یجا ۷۱.۴ اصلاح بفرمایید
ویرایش شد. ممنون از شما
بسیار آموزنده بود .متشکرم
ممنون از توجه شما. موفق باشید.