چرا تحلیل فاندامنتال (بنیادی) در فارکس، ما را گمراه می کند؟

اگر از معامله‌گران فارکس بپرسید که آیا از تحلیل بنیادی پیروی می‌کند یا خیر، پاسخ آنها «نه» خواهد بود. ما در اینجا در مورد تریدرهایی که خود را متخصص می دانند صحبت نمی کنیم. اگرچه بسیاری از آنها نیز با این نظر موافقند. با این حال، از آنجایی که عموم مردم ممکن است آن ها را «به اندازه کافی واجد شرایط» تلقی نکند، احتمالاً نظر آنها چندان مهم نباشد.

ما در مورد افرادی صحبت می کنیم که با غول های وال استریت مانند گلدمن و مورگان استنلی معامله می کنند. ظاهراً به نظر می رسد که بازار فارکس در کل به تحلیل فاندامنتال اعتقاد چندانی ندارد. ممکن است این تنها بازار مالی باشد که در آن شرکت کنندگان قاطعانه بر این باورند که تغییرات فاندامنتال، بازار آنها را هدایت نمی کند. این امر، معامله گران فارکس را از “تحلیل بنیادی” که توسط معامله گران در سراسر جهان استفاده می کنند، رها می کند. این همان چیزی است که معامله گری در فارکس را در مقایسه با سایر بازارهای مالی متفاوت و منحصر به فرد کرده است.

در این مقاله، پنج دلیل اصلی برای اینکه چرا تحلیل فاندامنتال در بازار فارکس کار نمی کند را شرح خواهیم داد.

1- فاکتورهای نا محدود در تحلیل بنیادی فارکس

بازارهای سهام محدود به یک یا چند اقتصاد هستند. به عنوان مثال، FTSE (یکی از شاخص های بورس لندن) تا حد زیادی تحت تأثیر تحولات اقتصادی در داخل مرزهای جغرافیایی بریتانیا است. اما بازار فارکس یک بازار بین المللی است که تحت تاثیر تحولات اقتصادی و سیاسی در سراسر جهان می باشد. از این رو، تعداد نامحدودی از عوامل به بازار اثر می گذارند.

حتی فهرست کردن تمام عواملی که بر بازار فارکس تأثیر می گذارد غیرممکن است. چه رسد به اینکه آنها را ردیابی کنید و بر اساس آنها تصمیم بگیرید. معامله‌گران فارکس، از طریق آزمون و خطا، می‌دانند که تحلیل بنیادی یک فعالیت بسیار زمان‌بر است که در درازمدت سود کمی به همراه دارد.

2- اطلاعات تاریخ مصرف گذشته بازار ارز

معامله گران فارکس بر اساس داده های منتشر شده توسط کشورها تصمیم می گیرند. آنها داده های بیکاری، داده های تورم و داده های بهره وری و غیره را دنبال می کنند. با این حال، کشورها این داده ها را با سه تا شش ماه تاخیر منتشر می کنند.

هیچ راهی برای انتشار این داده ها در زمان واقعی نیست تا معامله گران بتوانند بر این اساس تصمیم بگیرند. بنابراین، زمانی که این داده ها به بازار می رسد، منسوخ شده است. یعنی اثر آن قبلا در بازار اعمال شده است. از این رو، اگر تصمیمات بر اساس داده های منسوخ گرفته شوند، مسلماً منجر به ضرر خواهد شد.

3- اطلاعات دستکاری شده توسط دولت ها

سیاستمداران بر اساس داده‌های مربوط به بیکاری، تورم و غیره شغل خود را به دست می‌آورند یا از دست می‌دهند. از این رو، آنها علاقه زیادی به دستکاری داده‌ها دارند تا به نظر برسد که کار را بخوبی انجام می‌دهند. کشورهایی مانند چین به دستکاری داده های خود برای به دست آوردن سرمایه گذاری خارجی شهرت دارند.

بازارهای سهام دارای حسابرس هستند تا اطمینان حاصل کنند که داده های منتشر شده برای عموم است. با این حال، چنین اجباری برای بازار فارکس وجود ندارد. بنابراین دستکاری داده ها بیداد می کند. همچنین، میزان زیادی از ناهماهنگی در مورد نحوه محاسبه این اعداد در کشورهای مختلف وجود دارد. تحلیل بنیادی مبتنی بر داده‌هایی که اساساً نادرست است حداقل می‌توان گفت نامناسب است.

4- واکنش بیش از حد بازار فارکس

بازار فارکس همیشه سریع واکنش نشان می دهد و همچنین بیش از حد واکنش نشان می دهد. برای مثال، یک ارز که با تحلیل فاندامنتال به زیر ارزش واقعی قیمت گذاری می شود، ناگهان به اوج می‌رسد. بازارهای فارکس در چرخه های ترس و طمع قرار دارند.

وقتی که قیمت یک ارز، بیشتر یا کمتر از ارزش واقعی آن برآورد می شود، بازار واکنش ناگهانی و زیادی به این موضوع نشان می دهد. از این رو، ارزش بنیادی صرفاً یک عدد کتابی است. بنابراین، اینطور نیست که قیمت یک ارز در نهایت به عددی که ارزش ذاتی آن است برسد و در آنجا ثابت بماند. همچنین مبانی ارزشگذاری هر ارز، دائما تغییر می کنند.

از این رو، بر خلاف شرکت ها، مبانی تاثیر گذار بر یک کشور، ثابت نیستند. نگه داشتن یک عدد تئوریک به عنوان مبنای معاملات شما، ممکن است ایده خوبی نباشد. زیرا ممکن است بازار هرگز واقعاً در جایی که طرفداران تحلیل بنیادی از آن به عنوان “نقطه تعادل” یاد می کنند قرار نگیرد.

5- زمان بندی نامعلوم فارکس

برای یک بار هم که شده فرض می کنیم که واقعاً معادلات پیچیده بازار فارکس را رمزگشایی کردید. بنابراین شما با تحلیل فاندامنتال، متوجه شدید که یورو در مقایسه با دلار گران است. این بدان معناست که یورو باید خود را از طریق کاهش قیمت در برابر دلار، اصلاح کند.

در اینجا، سوال کلیدی این است که این کاهش چه زمانی اتفاق خواهد افتاد؟ پاسخ این است که هیچ کس نمی داند.

تجزیه و تحلیل بنیادی در بهترین حالت، ممکن است به ما نشان دهد که یک ارز خاص، بیشتر یا کمتر از ارزش واقعی خود، قیمت گذاری شده است. با این حال، تقریباً تمام معاملاتی که در بازارهای فارکس انجام می شوند اهرمی هستند. معاملات اهرمی تاریخ انقضا دارند. همانطور که وارن بافت ادعا می‌کند نمی‌توانید آنها را برای دهه‌ها نگه دارید.

از این رو، حتی اگر یک معامله اساساً صحیح را در زمان نامناسبی انجام دهید، پول خود را از دست خواهید داد. بهره شبانه ای که که از شما دریافت می شود و انباشته شدن زیان های بازار به احتمال زیاد شما را مجبور می کند که موقعیت معاملاتی خود را با زیان ببندید. از سوی دیگر، اگر بخواهیم به سادگی از اهرم اجتناب کنیم به طوری که نگه داشتن پوزیشن معاملاتی برای چند دهه به یک گزینه تبدیل شود، درصد سود و زیان آنقدر ناچیز خواهد بود که انجام تحلیل بنیادی به یک فعالیت بیهوده تبدیل خواهد شد.